\n"; ?> میرزا پیکوفسکی

درخت رفت چند قدم آن طرف‌تر ایستاد. پرسید اینجا بهتره؟ گفتم بهتره. گفت می‌تونم برگردم سر جای قبلم. جواب دادم فرق خاصی نداره. پرسید یعنی حتی اگه برم آن ور هم فرقی نداره. گفتم نه. گفت خب پس همین‌جا می‌مونم. گفتم پس میرم کتاب و پنیر رو بیارم.


بعد از گیلاس چندم كه حسابش را داشتن نه صلاح است نه حتی حلال، تو خیال كنی فردا صبح هم دنیا همین قدر خوش است؟


من در مستى چیزی جستم كه در تو نیافتم عزیزم.


To be exiled is not to disappear but to shrink, to slowly or quickly get smaller and smaller until we reach our real height, the true height of the self. 
Roberto Bolaño [+]

صفحه‌ی اول