«...ليوان را مي چرخانم.يخ آنطرف ايستاده.محكمتر مي چرخانم.همانجا ايستاده.محكمترايستادهمثل من كه اتاق مي چرخد...»از وبلاگ چخوف منو ندیدی
صفحهی اول