خلخالی درگذشت. بهنود نوشت:«...آخرين تصويری که به عنوان يک روزنامه نگار از او در ذهن دارم زمانی بود که در تخت بيمارستان بقيه الله خفته بود، بيماری و درد چيزی از او باقی ننهاده بود جز طنزی تلخ. با اشاره به سبدهای گلی که در راهرو بيمارستان انبوه شده بود گفت: "اين ها مال من نيست و مال خانواده رهبران تازه است. خلخالی کارش را کرد. حالا کسی به ياد او نيست، نوبت اينهاست."
با مرگ صادق خلخالی که زمانی در نظر جهانيان نماينده و مظهر آخرين انقلاب کلاسيک قرن بيستم و شايد تاريخ جهانی بود اين سئوال همچنان بیپاسخ مانده است که آيا انقلابها هستند که اين چنين کسان را میسازند و يا اين آدميان هستند که چنان انقلابهائی را شکل میدهند...»