- که تو خیال کردی من به این راحتیها کنار میرم.
- خیال نکردم که مطمئنم.
- از کجا؟
- همین. داری بحث میکنی که بعد توجیه کنی که کنار بری. این روش توست.
- هرگز
- هارت پورت نکن. تو از آدمهای هستی که همیشه وسط کار کنار میری.
- یک مثال بزن.
- همین مورد
- من که هنوز کنار نرفتم.
- خواهی رفت.
- گناه نکرده و کتک خورده؟
- اهمیتی ندارد. به هر حالت چون قصد داری نیازی به صبر برای قصاص نیست.
- یعنی شما بهتر از ما، ما رو میشناسی؟ تکلیف اختیار و این اراجیف؟
- خارج از بحث است.
- چطور تو رئیس جلسه شدی؟
- چون تو لیاقتش رو نداشتی.
- همیشه همینطور بوده. هز جا موقعیتی برای اظهارفضل بوده، تو حاضر بودی.
- من رو متهم به فرصتطلبی میکنی؟
- البته به تحقیق
- چرا؟
- همین. از شک من استفاده میکنی و من را کنار میگذاری.
- اشکال از توست که شک میکنی.
- یعنی هرگز اجازه شک ندارم؟
- نه
- حرف مرد یکی است؟ در قرن چند هستیم؟
- بحث رو منحرف نکن.
- به نفعت نیست؟
- احمقانه است.
- تکلیف شک من چه؟
- خود دانی.