«... ما نه چريكيم و نه روشنفكر. چريك نيستيم چون آن قدر به يقين نرسيدهايم كه براى استقرار باورهايمان جهان را واژگون كنيم و روشنفكر نيستيم تا نشسته در كنجى صم بكم، آه از ته دل بركشيم. دست كم به اين دو معنى چريك يا روشنفكر نيستيم كه در آزادى مطلق براى جهان تعيين تكليف كنيم. روزنامهنگارى هرگز در شرايط ايدهآل خويش قرار نگرفته است و شايد هرگز به چنين شرايطى نرسد. پس چرا ما عمر خويش را به آه و افسوس بگذرانيم؟ تا شرق هست بايد كار كرد و در غير آن مگر ديگران در اين همه تاريخ بدون نهاد چه كردند كه ما نتوانيم... آنگاه به جايى ديگر كوچ مى كنيم كه هجرت سنت ماست...»
شرق یکساله شد.