در صف دریافت پرداخت بانک یکی از سیصد برگی که برای یک کار ساده لازم بود را پر می‌کردم. ساعت چهار بود و در نتیجه بانک بسیار خلوت. صندوق‌دار از همکار بغل‌دستی پرسید امروز چه خبر؟ آن هم جواب داد خبری نبود فقط کربن آمد پایین. پشت‌سری گفت غیر از آن پتروشیمی هم رفت بالا و رو به خانمی که پشت چکش را امضا می‌کرد گفت شما پتروشیمی داشتید، نه؟ خانم هم در حالیکه چک را به مسؤول باجه می‌داد گفت نه بابا آقای خسروانی تازه فروختم. تازه پگاه خریده بودم که آن هم ضرر داد. می‌خواهم از این اوراق سرمایه‌گذاری بگیرم. می‌گویند خطرش کمتر از سهام است.



صفحه‌ی اول