همه بلند میشوند و کف میزنند. چند نفری هم به بازیگران گل میدهند. آنها هم تعظیمی کرده و به پشت صحنه میروند. در آن حین پسرکی به زور خود را به جلو میرساند، دستهگل کوچک و زیبایی را محکم با دو دست گرفته است. دیر رسیده است. برمیگردد با نگاهی غمگین و معصومانه مادرش را آن پشتها نگاه میکند.
صفحهی اول