آن‌روز وسط خیابان دیدم دست تکان می‌دهند. نگه داشتم و آمدند نامه‌ای دادند که تا پنج روز سری به فلان هتل مجلله بزنید و مهمان سایپا باشید، نظرسنجی و پذیرایی. از بابت فضولی ذاتی رفتیم. از درب هتل یکی خوشامد گفت و دختر جوانی هم ما را تحویل گرفت و برایمان چای آورد و کلی هم سؤال که آیا از ماشینت راضی هستی و اتومبیل را تعریف کنید و شکلش را بکشید و انتظارات خود را از یک چهارچرخ نام ببرید. بعد هم بردنمان پایین یک عدد ماشین معرفی کردندمان بنام ریو بر وزن ریودوژانیرو. چیزی بود از لحاظ ابعاد بین دویست‌وشش و سمند. از قیافه شبیه دوو سی‌ال‌او و از داخل کپی پراید. حجم موتور هزار و پانصد و شتاب صفر تا صد یازده ثانیه و حداکثر سرعت دویست. البته تمام این‌ها را یک عدد مهندس توضیح داد. بعد باز هم همان دختر آمد و نظرات حضرتمان را بصورت مکتوب جویا شدند. بعد هم خداحافظی کردیم و خداحافظی کردند و آمدیم.



صفحه‌ی اول