کوروش ضیایی (که نامش را قبلاً هم شنیده بودم یا خوانده بودم) برای مطلب قبل پیغامی گذاشته است که خواندش خالی از لطف نیست (البته نه بابت تعریفی که از این کلبه کرده است) بعد از مقادیری جستجو در بساط دیگران منجمله سولوژن و پاد‌ساعتگرد قضیه بیشتر روشن شد. در هر حال چنین نثری در این سن داشتن به حق جای تحسین دارد و آن سیصد مقاله‌اش در این‌جا و آن‌جا فکر می‌کنم از تعداد پست‌های دو سه خطی این وبلاگ هم بیشتر باشد. هر چند که متأسفانه سایت کوروش را نتوانستم ببینم (مشکلات فونت داشتیم، احتمال می‌دهم اشکال از کامپیوتر در پیت من باشد) ولی سعی خواهم کرد در اولین فرصت از نوشته‌هایش بخوانم.



صفحه‌ی اول