امشب خانه‌ای مهمان بودم که صاحب‌خانه به ده زبان زنده دنیا به روانی زبان مادری‌اش می‌توانست صحبت کند. دسرهای ارائه شده بسیار خوشمزه‌تر از شام بود و به حرف‌های سرمایه‌گذار موفق شصت ساله‌ای گوش دادم که اعتقاد داشت رفسنجانی امیرکبیر معاصر است. اسم برج آبی بود در حالیکه هیچ چیز آبی رنگی در آن ندیدم و از زیر یک حمالی مجانی با ناشی‌گری فراوان فرار کردم. یک پسر تازه ازدواج کرده میلیاردر هم بررسی شد که به همه چیز شبیه بود جز آدم و دو نفر مرد میانسال دیدم که بعد از هفت سال قهر در اوج مستی با هم آشتی کردند. شبی کاملاً سورئالیتی.



صفحه‌ی اول