به اعتقاد من چیزی به نام اخلاق سیاسی وجود ندارد، بیشتر جمع نقیضین است. برای یک سیاستمدار ملی تنها خط قرمز باید منافع ملی باشد و بایستی بتواند با پشتکردن به اعتقادات و ارزشهای فردی برای کشورش همهچیز را قربانی کند. سیاست عرصه جولان ارزشها نیست و همهچیز نسبت به موقعیت قابل تفسیر است. هدف اگر تأمین منافع ملی باشد وسیله را توجیه میکند.
منظور اگر دکتر معین علیرغم اظهارات قبلیاش مبنی بر عدم اعتقاد به حکم حکومتی تأیید صلاحیتش را به واسطه همان حکم حکومتی بپذیرد (البته اگر تأیید شود)، باز این گامی به پیش است و در حقیقت دکتر معین برای پیشبرد اصلاحات از حرف و اعتقاد خود برگشته است. تمام اینها به این دلیل است که عدم شرکت معین در این انتخابات به معنی حذف اصلاحطلبان از قدرت است و در دورنما چیزی به نام بازگشت به حکومت نیز برایشان دیده نمیشود.
خيلي ماكياوليستي با قضيه بر خورد كردي ميرزا! هر چند در اين مورد من هم موافقم!
:)
اشتباهي در كار نيست ... قرار چيز ديگريست مرد سياه پوش منتظر است
این رو هم بخون:
http://peymanr.blogspot.com
به نظر من شبيه يك بازي ست! اين كار براي اينه كه مردم بيشتري رو به انتخابات بكشونن! (منظورم حكم جكومتي و اين حرفاست) البته اينطوري محبوبيت رهبر فرزانه هم بيشتر ميشه !!
سياست و منافع ملي ؟؟؟ اينم كه جمع نقيضينه ؟؟؟ ( منظور اينكه در ساست فقط منافع فردي در چهارچوب منافع حزبي وجود داره . غير اينه ؟؟؟ )
به نظر شما كدوم بهتره ؟ معين حكم رو نپذيره و كنار بره و به قول شما اصلاح طلبان از حكومت خارج شن ... يا شركت كنه و شكست بخوره و اصلاح طلبان از حكومت خارج شن ؟؟؟ ( توضيح اينكه من فكر مي كنم شكست مي خوره ) اين سوال رو جدي پرسيدم چون دارم بين شركت يا تحريم تاب مي خورم و مي خوام نظر هر ادمي رو كه بهش فكر مي كنه بدونم . ميام همينجا و جوابتون رو مي خونم . فعلا !!!
بعید نیست معین انتخاب شه. این بستگی به عملکرد مشارکتی ها تا موقع انتخابات داره و این که تا چه حد بتونن پایگاه اجتماعیشون رو فعال کنن و این نکته خیلی مهم رو جا بندازن که در شرایط فعلی رای دادن به معین یک جور مقاومت مدنی در برابر حاکمیته. البته با این هم موافقم که اگر رای نداره خیلی ضایع میشه. ولی با توجه به تعداد کاندیدا های راست احتمال این که معین و رفسنجانی به مرحله دوم برن هست و کم هم نیست
به نظرم عدم قبول ادامه بازي يك اشتباه بزرگ حتي اگر نهايتا منجر به شكست بشه همانطور كه تحريم انتخابات از سوي مردم كار درستي بنظر نميرسه.اينجور مبارزه ها نه تنها رقيب رو كنار نميزنه بلكه باعث قدرتش ميشه بخصوص اگر ديدگاهشون حضور اقليت باشه. بهتر تجربه مجلس و شوراي شهر رو دوباره تكرار نكنيم
ميزانِ آراي معين آنقدر پايين خاهد بود که خُرد بشود.
فکر کنم رهبر یک اشتباه محاسباتی مرتکب شده. احتمالاً به تصور رهبر و مشاوراش معین رای نخواهد آورد و با اجازه دادن به اصلاحطلب های پیشرو برای معرفی کاندیدا اونها در واقع بعد از شکست در انتخابات ضایع میشن و گروه رهبر میتونه برای همیشه حذفشون کنه. ضمن اینکه رد صلاحیت معین میتونه باعث فشار های شدید خارجی و داخلی روی حکومت بشه و مشروعیت انتخابات رو کلاً از بین ببره. منتها مسئله الان اینه که با توجه به تعدد نامزد های محافظه کار و عدم محبوبیت هاشمی ، مشارکتی ها میتونن با کمی انرژی دادن به پایگاهشون و کشیدن بخشی از شهروندهای مردد، معین رو به مرحله دوم بکشونن و احتمال رای آوردن معین در مرحله دوم هم کم نیست.
یک مطلب خیلی مهم دیگه هم اینه که حکومت به طور کلی اصلاً در شرایطی نیست که بتونه معین رو هشت یا حتی چهار سال دیگه تحمل کنه. انتخاب معین کل جمهوری اسلامی رو با یک چالش جدی مواجه میکنه. با توجه به این که کابینه معین اینطور که بنظر میرسه به مراتب پیشرو تر از کابینه خاتمی خواهد بود و از همین الان اعلام کردن که چیزی به نام حکم حکومتی رو قبول ندارن و حرفهای خیلی صریح دیگه ای هم زدن.
با این حساب من فکر میکنم رای دادن به معین یک جور مقاومت مدنی باشه که میتونه بسیار هم موثر باشه. بسیار موثر تر از رای ندادن.