امروز آزادی گرامی داشته شد، برنامه پاسداشت آزادی طبق روال از قبل تعیین شده به خوبی برگزار شد. چیزی در حدود 1200-1100 نفر به میدان آزادی آمدند، تحویل هر کدام یک کاور قرمزرنگ داده شد که بپوشند و البته کمی خوراکی. هر کدام به یکی از شصت نفر انتظامات مراجعه می‌کردند و جاهایی که باید مستقر می‌شدند مشخص می‌شد. یک سری پارچه‌های چند متری که رویشان با انواع خط‌های معمول و غیر معمول شعارنویسی شده بود هم بین جماعت تقسیم شد که هر چند نفر یکی را نگه داشته بودند. با مقادیری پوستر و عکس دکتر معین و یک شاخه گل هم. جمع در کل مراسم توسط چهار پنج عدد قدبلند بلندگو به‌دست هماهنگ می‌شد که این البته مجزا از انتظامات سیار و انتظامات مستقر بود. بعد از حدود یک‌ساعت همه به وسط میدان زیر بنا فراخوانده شدند و سرود‌ها خوانده شد و بادکنک‌ها رها شدند، پر شور و شوق‌ترین قسمت همین قسمت بود. دخترها حلقه‌ی داخلی و پسرها حلقه‌ی خارجی را تشکیل داده بودند و فکر می‌کنم حدود صد بار «یار دبستانی» و «ای ایران» و چند سرود دیگر را بلند بلند خواندند. از بزرگان نیز چند نفری آمده بودند یکی الهه کولای و دیگری فرماندار تهران. ساعت حدود هفت برنامه تمام شد. آخر کار هم در نسیم دکتر معین از همه تشکر کرد.
مراسم خوشبختانه بدون هیچ درگیری و مشکلی برگزار شد. هیچ کس از گروه فشار و نیروی انتظامی یا مشابهات مزاحم نشدند. برای مردم این‌ همه دختر و پسر قرمزپوش جالب بود و می‌شود گفت ترافیک میدان آزادی مختل شد، پلیش از رانندگان درخواست می‌کرد از سمت راست (بیرون میدان) رانندگی کنند تا کمی حرکت روان‌تر شود. صدا و سیما هم مطابق معمول آخر از همه آمد و با بی‌ربط‌ترین شکل ممکن فقط با بیکاران اطراف میدان مصاحبه کرد.
یک چنین حرکتی که با کمترین حمایت حتی ستاد مرکزی دکتر معین و بدون لابی‌های آنچنانی توسط جوان‌های هجده تا بیست‌و‌نه سال برنامه‌ریزی و برگزار شد یک اولین بود. یک اولین که ثابت کرد می‌شود گهگاه به‌جای ژست‌های روشنفکری گرفتن و تحریم کردن و بیانیه صادر کردن کاری را انجام داد که هر چقدر هم محدود باشد باز برد داخلی و خارجی زیادی داشته باشد. حداقل هر کدام می‌توانیم ادعا کنیم برای باورهایمان واقعاً کاری کرده‌ایم.
جایتان خالی بود.

عکس‌های ایسنا: یک و دو
عکس‌های ایلنا: یک و دو
گزارش ستاد نسیم و لینک‌های مرتبط
قطعنامه تجمع پاسداشت آزادی


نظرات:

آقا جون من نميفهمم چرا شماها يه دوربين دستتون نميگيرين خودتون از اين مراسم عكس بگيرين. نگاه ريزبين يه وبلاگ نويس رو خبرنگاراي ايرنا و ايسنا و ايلنا و ... هيچوقت نميتونن در عكس هاشون منعكس كنن. از صحنه هايي عكس بگيرين كه براي جوون ايروني (كه الزاما به سياست هم علاقه مند نيست) جذاب باشه. من اعتقاد دارم همونطور كه وبلاگ خيلي از بحث ها رو از حاشيه به سطح
جامعه آورد عكس هم ميتونه همچين تاثيري داشته باشه. گاهي هم برد فراتري داره.


شرمنده قربان، من چون خودم جزو انتظامات بودم فرصت سر خاراندن نداشتم چه برسد به عکاسی.
البته فرمایش شما کاملاً به‌جا است. تصمیم دارم از این به بعد برای همین هر از چندی راپورت‌ها چند عکسی بگیرم.


خسته نباشید. خیلی عالی بود



صفحه‌ی اول