از بحث نوشتاری همیشه پرهیز میکنم ولی محمد عزیزتر از آن است که نقدش برای پست دیروزم بیپاسخ بماند.
اول آنکه من اعتراض دارم به مصادره به مطلوب هجده تیر به نفع تحریمکنندگان. چگونه توانستهای چنین نتیجهای بگیری؟ قبول دارم اعتراضی به کل نظام بوده است ولی نمیپذیرم به منظور نفی اصلاحات درون حکومتی بوده باشد. اگر به یاد داشته باشی شروع هجده تیر با اعتراض دانشجویان به توقیف روزنامه سلام بود. روزنامه سلام اصلیترین روزنامهی اصلاحطلب آن زمان بود و به تنهایی بار سنگین حمایت از خاتمی در انتخابات 76 را به دوش کشیده بود و بسته شدن آن شروع مقابله محافظهکاران با حرکت اصلاحطلبی بود، برای همین اعتقاد دارم هجده تیر نه به منظور نفی اصلاحات درون حکومتی، بلکه اعتراضی به سنگاندازی در راه اصلاحطلبی درون حکومتی بود.
دوم آنکه من خود را یک اصلاحطلب به معنایی که در ادبیات سیاسی امروز رایج است نمیدانم و دلیلی نمیبینم از رفتارهای آنان دفاع کنم، چه خود بسیار به کردار آنها در هشت سال اخیر انتقاد وارد میدانم. ولی در این قحط الرجال اهداف ایشان را نزدیکترین به آرمانهای خود میدانم.
سوم اینکه بیانیههای سیاسی اصلاحطلبان (در عین لازم بودن ولی کافی نبودن) جزوی از روال و قوانین سیاست هستند و قابل قیاس نمیباشند با یک سری بیانیه در یک دنیای مجازی با جمعیت فعال سیاسی حداکثر هزار نفر. برای من از لزوم شروع چنین حرکتهای مدنی از جوامع خُرد دفاع نکنید چرا که اعتقاد دارم هنوز در این کشور راه درازی داریم تا بالا رفتن شعور سیاسی و اجتماعی مردم که تازه در نتیجهی آن هستههای خودجوش اجتماعی تشکیل شوند و مطالبات خود را با بیانیهها اعلام کنند. در این مملکت هنوز طیف مثلاً آگاه عدالت اجتماعی و توسعه اقتصادی را مهمتر از توسعه سیاسی میدانند (نظرسنجی سایت دبش) غافل از آنکه بدون توسعه سیاسی نه عدالتی باقی میماند و نه مملکتی. ملتی که در نظرسنجیها میگویند به معین رای میدهم و پای صندوق گول خلوص ظاهری حریف را میخورند. (در نظرسنجی 26 خرداد خِرد، سازمان نظرسنجی وزارت اطلاعات، معین حتی از هاشمی پیش افتاده بود؛ البته اگر از بیخ و بن به سندیت این دستگاه اعتمادی ندارید و میگویید همه اینها دست در یک کاسه دارند مخاطب این نوشته نیستید) در ضمن فکر نمیکنم حتی خود تو هم چنین بیاندیشی که دستاورد اصلاحطلبان فقط مشتی بیانیه بوده است.
چهارم اینکه بلی همین چند بیانیه (که البته در حد بیانیه باقی میمانند) هم اعصابخردکن است. بالاخص بعد از فرمایشات روشنفکران پیشرو تحریم در بیانیه بعد از انتخابات دفتر تحکیم وحدت با رهبری که گفته بودند کی بود کی بود من نبودم. از آن خندهدارتر هم آنان که هنوز میگویند تحریم درست بود و ملطفت نشدهاند که چه بلایی نازل شده است.
آرام آرام دارد آن دورهای میرسد که تحریمان بابت عملکردشان هر روز باید پاسخ بگویند. تاوان تحریم انتخابات و نابودی اصلاحطلبان سنگینتر از آن است که خیال میکنیم.
من به شخصه اعتقاد ندارم تقلب وسيعي در انتخابات كرده باشند. حتي اگر هم حقي به واسطه تقلب ضايع شد حق كروبي بود و نه معين.
موافقم
جالبه كه از تناقض خنده دار نظرسنجي هاي حاكي از پيروزي معين و نتايج انتخابات اينطور نتيجه ميگيري كه مردم در عرض چند روزه نظرشون رو عوض كردن و به معين خيانت ....
اينم جالب بود : "بدون توسعه سیاسی نه عدالتی باقی میماند و نه مملکتی"