مستزعف، مصتذعف، مثطزعف، مصطضعف، مثطذعف، مسطذعف، مصتزعف، مثتضعف، مثتظعف، مسطضعف، مثتزعف، مسطزعف، مصتظعف، مستظعف، مثطضعف، مصطزعف، مسطظعف، مستذعف، مصطذعف، مثطظعف، مصتضعف، مصطظعف، مستضعف.
حالا یکی بیاید میرزا ملکم‌خان را راضی کند که نوشتار فارسی ایراد ندارد.


نظرات:

آقا نياز به گفتن نيست
ولي من شخصا از بلاگت لذت مي برم.
دست مريزا


مستزاَف و مصطزاَف و عمصالحم رو فراموش كردي!



صفحه‌ی اول