امروز صبح رفته بودم سخنرانی دکتر اربابی در باب نسبیت و کیهانشناسی. سخنران دو سال پیش دکترایش را از آلمان گرفته بود و در این سخنرانی که عمومی بود تلاش میکرد پیچیدهترین مسایل فیزیک را با زبان و ادبیات شیرین فارسی بیان کند. مثال جالبی که زد و من نخوانده بودم در مورد مزونها بود. خلاصه عرض کنیم مزونها موجوداتی هستند که در اثر بادهای خورشیدی در نود کیلومتری سطح زمین تشکیل میشوند و به سمت زمین سقوط میکنند. اگر سرعت و نیمهعمر (مدت زمان حیات این ذرات) را در نظر بگیریم این حضرات قبل از رسیدن به زمین بایستی فوت شده و نیست شوند ولی خوشمزه اینجاست که در سطح زمین آقایان مزون مشاهده میشوند. دلیلش نیز ساده است، بر طبق نسبیت خاص اگر سرعت حرکت شما کسر قابل توجهی از سرعت نور باشد زمان برای شما بسیار کندتر خواهد گذشت. در این مثال خاص زمان برای مزون مورد نظر کش میآید و در نتیجه عمر والاحضرت قد میدهد جمال زیبای سطح زمین را درک کند. (حالا از لحاظ تکنیکی شاید اشتباه ریزه میزهای کرده باشم، کسی نیاید بگوید آن مزون نبود و مورون بود، غرض قضیهی کش بود)
ولی کل جلسه به کنار آخر جلسه طوفانی بود. آقای میانسالی که فکر میکنم چیز زیادی دستگیرش نشده بود پرسید «شما میفرمایید خورشید ما یکی از چند صد میلیارد ستارهی کهکشان راه شیری است؟» جواب شنید «بله»
- و کهکشان ما یکی از صد میلیارد کهکشان جهان است؟
- آن هم بله
- و این وسط خورشید ما هیچ اهمیتی خاصی ندارید؟
- البته
- ولی هیچ ستارهی دیگری هم اهمیت خاصی ندارد؟
- دقیقاً
- پس ما مهم نیستیم، ولی هیچ کس دیگری هم مهم نیست.
"در این معذوریت" نه ، بلکه " در ایران معذوریت"!
دكتر سپهر اربابي؟
دقیقاً، دکتر سپهر اربابی
به نظرم آن آقا بهترین نتیجه گیری ممکن را کرده اند!!!آهنگ خاصی ست! باید حق داد که مدام گوشش دهید...شاید من هم تا چند وقت دیگر به نتیجه ی شما برسم که اسم مستعار شخصیتی مستقل برای خودش شود!
چه جوري ميتونيم متن كامل سخنراني دكتر اربابي را پيدا كنيم و بخونيم؟؟
این دکتر عجب شخصیت مشهوری بوده است. متن سخنرانی را نمیدانم ولی از جلسه دو نفر فیلمبرداری میکردند، میتوانید بروید مجموعه فرهنگی هنری تهران که در تقاطع بهار شیراز و شریعتی است فیلم جلسه را بخواهید. این را هم بگویم اگر این جور مسایل را دنبال میکنید سخنرانی حرف جدیدی برایتان نخواهد داشت.
قضيهی مزونها رو شنیده بودم. خیلی جالبه.
نپرسیدن عیب نیست ندانستن عیب است . نگاه تمسخرآمیز چرا.دوما جمله آخرت معنا ندارد
تمسخرآمیز نبود، اتفاقاً برایم جالب بود. جملهی آخر به نظر من معنی دارد. لطف کن وقت نظر گذاشتن یک اسمی هم بگذار.
این اواخر من چقدر جواب کامنت میدهم. وضعیت جالبی شده است.
جایزه نوبل پرسشگری را به این آقای میانسال بایستی داد! باز خوب شد این مزون ها آقا بودند ("آقایان مزون") اگر خانم بودند در این معذوریت فراوان داشتند و با این سر و وضع نورانی حتمن توسط بسیجیان جان بر کف، مختصری حالشان جا میآمد تا دیگر بی حجاب از خورشید به زمین نیایند و هوسبازی اشاعه ننمایند:)