زن کمی داخل یخچال گشت «سیب کی تموم شد؟» مرد نگاهی به باقیمانده سیبش انداخت «دو دقیقه بعد»
خيلي خدا بود ...
چه قدر آروم سيب مي خوره!!
خيلي تيكه بود آميرزا. حال كردم!
مردا خيلي بي انصافن ، اگه همون يدونه سيبه مونده بود ، زنش ميبرد باهاش قسمت ميكرد.
صفحهی اول
خيلي خدا بود ...