سه چهار سال قبل با همدانشکدهایها رفتیم شیراز، سفری که هنوز خاطراتش را مزمزه میکنم. یک روزی زودتر از دیگران رسیدم، عصر از هتل بیرون رفتم برای خودم کمی چرخ بزنم، هیچجا را نمیشناختم و هیچ آشنایی در شیراز نداشتم. یک فرهنگسرا (یا چیزی در همان حدود) پیدا کردم، داخلش اعلان تئاتری زده بودند با نام «رقص روی لیوانها» به کارگردانی «امیررضا کوهستانی». فقط محض کنجکاوی شب رفتم و با هزار بدبختی سالن را پیدا کردم، نشستم و تماشا کردم. آنقدر زیبا بود که هنوز هم میتوانم صحنهصحنه آن را به یاد بیاورم. بعدها بود که فهمیدم این نظر فقط من نبوده و آن نمایش یکی از بهترین تئاترهای سالهای اخیر بوده و چه جایزهها که برده و من چه خوششانس بودهام که توانستهام آن را ببینم.
عصر حدود ساعت پنج و نیم مرکزشهر بودم و ساعت هشت و نیم هم وقت دکتر داشتم که آن هم مرکزشهر بود. فکر کردم در این بیکاری تئاتر دیدن میتواند جالب باشد، پنج دقیقه به شش رسیدم جلوی گیشه و با کمال ناامیدی (چون بلیت هیچ نمایش خوبی عموماً ساعت شش گیر نمیآید) یکی دو نمایش پرسیدم و گفتند بلیتش تمام شده است. یکی آمد گفت برای «در میان ابرها» ساعت شش یک بلیت اضافه دارم که میخواهم پس بدهم، میخواهی؟ گرفتم و آخرین نفر وارد تالار قشقایی شدم و بعد از نشستن تازه نگاه کردم ببینم نمایش چیست و کارگردان کیست و... دیدم مقابل نام کارگردان نوشته است «امیررضا کوهستانی» و تازه فهمیدم چه خبر است و تازه یادم افتاد خبری در مورد نمایش تازه کوهستانی هم خواندهام. کوهستانی باز صحنههای بسیار زیبایی خلق کرده بود و راههای جدید و نویی برای بیان حرفهایش انتخاب نموده بود. صحنهای هست اوایل نمایش که فکر میکنید یک ماهی خوش خط و خال داخل یک تنگ بزرگ نشسته است ولی بعد دستهای دختر را میبینید و چشمهایش را که به شما نگاه میکند و دامنش غوطهورش را که با بالههای ماهی اشتباه گرفته بودید. نمایش در مورد شکلگیری و پایان رابطه این دو سرگردان است، در نقد تنهایی و در ستایش احساسهای پاک. بازیگرانش محمدحسن معجونی و باران کوثری (دختر رخشان بنیاعتماد که در گیلانه نیز بازی کرده بود) هستند.
برایم جالب شده است که همیشه به صورت کاملاً تصادفی نمایشهای کوهستانی را میبینم و هر بار همچون یک هدیه غیرمترقبه کیفش را میبرم، شاید عوامل غیبیای در کار هستند که اگر باشند از دخالتشان بسیار ممنونم.
«قشقاییها میگویند هر کجا که باد بوزد گلها هم همانجا میرویند...»
جملهای از «در میان ابرها»
پینوشت: این اواخر خواندم که گروه قرار است دوباره «رقص روی لیوانها» را اجرا کند،البته شاید تاکنون قضیه منتفی شده باشد، نمیدانم. عکس.
سلام
متاسفانه من ايميلي از شما دريافت نكرده ام .
ميرزا جان جسارتن عرض كنم كه نام كارگردان اين نمايشها "اميررضا كوهستاني" است نه "محمدرضا كوهستاني"....
اشتیاه از من بوده، اصولا همیشه اسمها غلط یادم میمانند، اصلاح شد.
واييييييي من انقدر دلم تاتر ميخواد كه خدا ميدونه. دلم ميخواد حالا كه اينجام برم يه كابوكي ببينم اما انقدر گرونه که به وسع من دانشجو نمیخوره.خوش به حالت.جای ما رو هم خالی کن