دیروز همراه با حمید به خانه دکتر داریوش شایگان رفتیم. حمید میخواست چند نسخهای از مصاحبهشان را به دکتر بدهد و من هم خودم را دعوت کرده بودم. خانه شایگان خانهای بیست ساله بود، از آن خانههایی که اعیانی محسوب میشوند، ماشین شاسی بلندش را زیر سایبان پارک کرده بود. محل کارش طبقه پایین خانه بود، از آن طرف همکف حیاط میشد. بسیار زیبا و شیک دکور شده بود. اینجا و آنجا نمادهایی از فرهنگها و تمدنهای مختلف میدیدی، با خانه ژیگولهای هند رفته تفاوتی داشت، به نظر میآمد آن مجسمهها و تابلوها برای پز روشنفکری و دنیادیدگی آنجا نیستند و هر کدام یادگار و یادبود سفری، کسی، واقعهای هستند. کتابخانهی بزرگی که بیشترش در اتاقی دیگر که گویا فقط مختص کتابها بود، بسیاریشان فارسی نبودند. نمیدانم بیشتر فرانسه بودند یا انگلیسی و یا زبان دیگری، خجالت کشیدم بلند شوم بروم کتابخانه را بچرخم. از مبلی که ما نشسته بودیم حیاط پاییزی و استخر خالی دیده میشد.
دکتر شایگان را از نزدیک ندیده بودم، بسیار باوقار و فروتن بود، ازمان عذر خواست که ربدوشامبر به تن دارد. پیر شده است، حوصله هر کسی را ندارد و حس کردم کمی خسته است؛ البته این از خوشصحبتیاش هیچ نمیکاست. در همین مدت کوتاهی که آنجا بودیم از همه چیز حرف زدیم، از علامه طباطبایی، مطبوعات و سیاست. برایمان در استکان کمر باریک چای آورد. وضع و اوضاع این روزها را جالب توصیف کرد، میگفت انگار فیلی را در چینیفروشی رها کردهاند.
man nemishnasamesh !!! vali maloom boode ba tarifayi kardi adam hesabi boode!!!
"خالي کردن جاي شما" در اسرع وقت با نازلترين قيمت. تضميني. با "دستگاه"
توسط "جاخالي کن" حرفهاي و با تحربه
ششماه خدمات پس از فروش. دلار حواله پذيرفته ميشود.
آبونمان ماهانه با ده درصد تخفيف!
.....
گذاشتن کامنت بدون ربط با مطلب، از جمله تخصصهاي بيشمار بنده است و اصلاً هم قابل ندارد. حرفش را هم نزنيد که ناراحت ميشوم! باشد دفعه ديگه يکجا تسويه ميکنيم :)
سلام ميرزا
اگر زحمت نيست دوباره بفرستيد .
نوشتم ... كه بداني غبطه خوردم /.
ادب ورزيده که به جاي گاو فيل گفته:
like a bull in a china shop
Someone who heedless of physical damage or the personal feelings of anyone, shoulders his way though delicate situations.
خوب اين فيله چه رنگيه؟
خوش بحالت . كاش منم باشمابودم