بسیاری از وبلاگ‌های به قولی با محتوا، در هر پست‌شان حرفی جدی برای گفتن دارند؛ تحلیلی اجتماعی، نقدی، خبری. این سبک بیشتر بین ژورنالیست‌ها باب است و وبلاگ‌هایشان مثل ستون روزانه‌شان در روزنامه است، تعداد مخاطبان‌شان هم به همین دلیل اکثراً قابل توجه است. کارشان بسیار پسندیده است و اساسی با این طرز وبلاگ نوشتن وحدت می‌کنم ولی خودم دلم نمی‌آید این طور باشم، حوصله نمی‌کنم. مثلاً در تلویزیون برنامه «مستند ایران» که پنج‌شنبه شب‌ها پخش می‌شود را می‌بینم و تحسین‌شان از کاخ گلستان را و یادم می‌افتد انگار امثال همین خشک‌مغزان صدا‌وسیما نبودند که با بولدوزر سراغ تخت جمشید رفته بودند که این‌ها یادآور طاغوت هستند، حالا در موردشان مستند پخش می‌کنند. بعد هوس می‌کنم یادداشتی در این مورد به همان سبک بیایم بگذارم اینجا، پشت صفحه‌کلید که می‌رسم هوس می‌پرد و بجایش چیز بی‌ربط و به‌درد نخوری در باب مثلاً زرافه‌ها و یا بطری‌های شراب می‌نویسم.
ولی می‌دانم چرا این‌طور می‌شود، چون من با وبلاگ تفریح می‌کنم، همین.


نظرات:

دقيقا به همين دليل من اينجا رو تقريبا هر روز چك مي كنم. چون هيچ گونه سيخي به آدم نمي زند. نه غرغر نامه است نه نااميد كننده. روحيه زندگي دارد.آرومه (عين طراحي صفحه اش) و متنوع.
در عين ايجاز آدمو به فكر مي بره.
موفق باشيد. (:


خوب روزنامه كه هست.آدم روزنامه مي خونه.اتفاقا تو خيلي خوب مي نويسي. شايد يك نيم خط تو حامل چندين معني باشه.اصلا به خاطر همينطوري نوشتنته كه مي خونمت ميرزا!


اگه يه کم اينورتر وايسين که منم جا بشم، با اون "تفريح" شما بنده هم وحدت مي‌کنم :)


كار خوبي مي كني ...


تفریح که نمی تونم بگم، من با وبلاگ حال می کنم در نتیجه وقتی می نویسم، معمولا از هرچیزی که اون موقع باهاش حال می کنم می نویسم یه جور حال نامه. ولی در هر حال نتیجه اش یه چیزه توی همون مایه ها می شه که تو می گی.


نظر منو مي خواي اعصاب خورد كنه... من كه واقعا ديگه نمي خوام اعصاب خودمو با اين ديوونه بازيها خورد كنم... اما چه كار ميشه كرد باز هم ميرم سراغشون و مي خونم!! يه جور اعتياده....


جمله مربوط به نيلس بور است و منبعش از كتاب جز’ و كل هايزنبرگ است كه در چند تا پست پايين تر در موردش نوشته ام.


Kept in Mind


نقدی نوشته ام در مورد نشست امشب وبلاگنویسان با دکتر معین


:)


من دقيقا به اين خاطره كه اينجا رو مي خونم . نمي خوام تعريف بيخودي كرده باشم اما فكر ميكنم مثل روزنامه نوشتن واسه خوندنش نياز به كاغذه . من يكي كه نمي تونم از پشت مانيتور بخونمشون . به زحمت و عموما خسته ميشم . به نظرم شما اصول نانوشته و تعيين نشده و وبلاگ نويسي رو رعايت مي كنيد .



صفحه‌ی اول