چند روز قبل ایمیلی زده بودند که چهارشنبه عصر باز دکتر معین جلسهای با وبلاگنویسان دارد و بیایید و حرف بزنیم. با کمی تردید که اصلاً حالا که دیگر خبری نیست میرویم چه بشود، بیشتر برای دیدن چند نفری که مدتی بود ازشان بیخبر بودم رفتم. جلسه بسیار بهتر از آن چیزی شد که انتظار داشتم، کمی قبل پای تلفن کسی پرسید کشیده بودندتان آنجا که باز بیایید با ما باشید و گفتم نه، میگفتند بیایید با هم باشیم و حتی با هم باشید. دکتر معین مانند خاتمی خیلی سیاسی نیست، این جلسه به قول خودش «بازدید»ی بود در مقابل «دید» قبل از انتخابات، بازدیدی که چندان از سیاسی جماعت انتظار ندارید.
دستور جلسهی مشخصی نداشتند. دکتر معین فقط اول و آخر جلسه چند کلمهای گفت و بقیه را جماعت خطاب به هم حرف زدند، از زمین و زمان. یکی جمع شدن این تعداد آدم (پنجاه شصت نفری بودیم) یکجا را جالب میدانست که «امروز حتی در دانشگاهها هم نمیتوانید صد نفر را یکجا جمع کنید که گوش کنند چه رسد به تبادل نظر»، دیگری پیشنهاد ماهیانه شدن چنین جلساتی را میداد. در مورد پدیدهی وبلاگها حرف زدیم که چند نفر منجمله خود من اعتقاد داشتیم قضیه آن همه جدی نیست و وبلاگنویسان طیف مشخصی نیستند و نمیشود در تحلیلها به عنوان نماینده نسل جوان بررسی کردشان و چند نفری مخالف بودند و اثرگذاری وبلاگها را بسیار بشتر از این حرفها میدانستند و گروهی هم به چیزی میان این دو معتقد بودند، دکتر معین با خنده میگفت شاید کمی هم دچار این «توهم» شدن که وبلاگ موجود بسیار بسیار تأثیرگذاری است بد نباشد. آقایی که نامش متأسفانه یادم نمانده مهدی کاظمی وبلاگ را «جایی برای عمومی کردن حوزه خصوصی افراد» و پلی برای رد کردن دره بین زندگی فردی و جمعیمان تعریف میکرد. الپر هم اعتراف کرد ورود روزنامهنگاران سیاسی به وبلاگستان فضایش را کمی دچار انحراف (یا یک چنین چیزی) کرده است.
در نهایت تصمیم خاصی در هیچ زمینه خاصی گرفته نشد و این عالی بود، دکتر خانیکی اصل را «جمع شدن» میدانست و چنین اجتماعهایی را کمکی برای «شکسته شدن تفرد» ریشهدار در تکتکمان. تجربه جالبی بود.
دیگران: امیرحسین، کارنه، مانامهر، حنیف، بازمصلوب، آرامدل، حمیدرضا زندی، شرح ، آبباریکه و تأملات محمدجواد روح
سلام
از آشنايي با شما خوشحال شدم. سري هم به ما بزنيد.
يه بحث داغ رو ، مي خوام تو وبلاگم پيش ببرم . درباره ي دموكراسي هاي برون زا . يه نگاه بنداز ! اينو بدون كه عكس العمل ديگران در اين مورد برام مهمه . اگه نظري داشتي ، مبسوط بحث مي كنيم .
سلام !
با اجازه جلسه 4شنبه برگزار شد!
ساناز بانو خوابالودی را چه دیدی؟ ممنون، اصلاح شد.
چه حوصله اي دارين شما ... بابا بازي ديگه تموم شد تا چند سال ديگه , شايدم بيشتر بازي جديدي برگزار نميشه!!
من هم يه چيزي نوشتم!
ازون بلاگرايي هستي كه دلم ميخواد چهرشو يه بار ببينم.
سلام....میشه ما رو هم خبر کنید تا شر کت کنیم از این به بعد؟
قضیه آن همه جدی نیست و وبلاگنویسان طیف مشخصی نیستند و نمیشود در تحلیلها به عنوان نماینده نسل جوان بررسی کردشان...
عميقا با شما موافقم !
به نام حضرت دوست
سلام جناب ميرزا:
بسي جالب بود هنگامي كه دكتر معين شما را ميرزا پيكوفسكي خطاب مي كرد!
مسرور شديم از ملاقات دورادورتان.
چند خطي هم ما قلمي كرديم در اين باب!
مهرتان هماره پايدار.