چندNGO پنجشنبه ظهر تجمعی برای روز جهانی ایدز برگزار کردند. آنقدر وقت داشتم بروم سری بزنم که چه کردهاند. کاور پوشیدهاند، پلاکارد در دست گرفتهاند و چند بچه روی پارچهای نقاشی میکنند و همه در تلاشند به ملت شریف و غیور آگاهی دهند که ایدز چیست و چنان باانرژِی که نوعدوستی یکبار دیگر برایم ترجمه میشود. دفتر یادداشتی روی میز گذاشتهاند و مرد میانسالی در حال نوشتن است. یکی از برگزارکنندگان چیزی میگوید و مرد با لحنی تند جوابش را میدهد، کمی دور هستم، نمیشنوم. نزدیک میروم و میبینم نوشته است چرا مراسم اینهمه «مفلوکانه» است و چرا در سطح گستردهتری برگزار نمیشود؟ دلم میخواهد به کناری بکشمش و بگویم پدر بزرگوار،احمق و بدبخت من! با کدام پول؟ با کدام حمایت؟
در همین باب: برشهایش، عکسهایش
خوب گفتي واقعا
Bravo, vraiment intéressent
):... چه توقعاتي داري ها؟ مگه انتخاباته كه در سطح گسترده تر برگزار بشه؟!
مهربانتر بوديد ميرزا، پيش از اين.
اي بابا !
هرچي تبليغات كنن ميكشن رو قيمت !
به نام حضرت دوست
سلام :
و چقدر رابطه هست ميان مثلث بزرگوار،احمق و بدبخت!بيچاره پيرمرد مفلوك!