این یک حرف کلیشهای ولی به اعتقادم صحیح است که ملت افراط و تفریط هستیم. یا از این طرف بام میافتیم یا از آن طرف. یکی حافظ را وحی منزل میداند و آن یکی اگر دستش میرسید دیوان حافظ را جنسیتزدایی میکرد. منظورم این نیست که جناب جامی اولی است و دومی سیبیلطلا ولی هر کدام نزدیک به دو سر طیف هستند. مشکل بزرگ در مباحث انسانی این است که درست مطلق و غلط مطلق نداریم، به هیچ اندیشهای نمیشود گفت نادرست و هر حرفی در ظرفی صحیح است و وای به روزی که بخواهیم تصمیم بگیریم بگوییم تعادل و میانه که همه تأییدش میکنیم کجاست. میشود حدس زد سیما در اواسط بام ایستاده است و مهدی خلجی هم، که البته باز به نظر میآید این میانه چقدر وسیع است که هر دو را میانهرو میشود خواند. گمان نمیکنم در نهایت بعد از این جدال و مباحثه میان میانهروها و تندروها و سنتدوستان و تابوشکنها هیچکدام موفق شود حرفش را به کرسی بنشاند ولی باز بحثی که در جریان است را با علاقه دنبال میکنم چون در کنار نکاتی که از استدلالهای طرفین یاد میگیرم چنین بحثهایی را لازم میدانم که اصلاحات اجتماعی کاری جمعی است و «طغیان» فردی هنر نیست. زبان ما در کنار آنکه لازم است تابوزدایی شود (البته این تفاوت دارد با ابتذال) باید کمی هم از امثال «پرده عصمت» پاک شود که وقتی قرار است خودمان «مدرن شویم» زبانمان نیز بایستی مدرن شود.
مردی که پرده عصمت دريده بود: مهدی جامی (سیبستان)
سيبستان وبلاگی که پرده عصمت اش پريده بود: سیبیلطلا
جنسگونگی زبان و بازی قدرت: سیما شاخساری (فرنگوپولیس)
منطق تقليل و منطق تحقيق: مهدی جامی (سیبستان)
تقلیل تحقیق به فرهنگنامه: سیما شاخساری (فرنگوپولیس)
دفاع از ابتذال: مهدی خلجی (کتابچه)
شمسي ريشوها و متامورفيسم فرهنگي: ناصرخالدیان (نقطه ته خط)
مفهوم مبتذل ابتذال: مهدی خلجی (کتابچه)
ايکاش مدرن نشويم: عرفان خیراندیش (حرف حساب)
رانندگی را به خاطر بسپار؛ آرشیو ماندنی است: مسرت امیرابراهیمی (Second Self)
يکى بر سر شاخ بن مىبريد: پارسانوشت
وقتی مترجم مرجع ضمير را گم میكند: کورش علیانی
مدرنيسم مکانيکی، هرزنويسی و وبلاگ: مهدی جامی (سیبستان)
ما از مقالات کلثوم ننه ای چه باک
نظر تو هم مثل من بود که .
اگر شارون سکته نمی کرد ....
بايد خوشحال بود كه ما اولين گام هاي دوري ازعادت هاي نادرستمان را بر مي داريم
انتقاد از خود ونگاه به درون اولين گام براي اصلاح خود و جامعه مان مي باشد
البته اميد است اين نگاه به درون زياد طول نكشد و به عملگرائي بيانجامد و شاهد افكار و رفتار نو تري باشيم هم از خودمان و هم از ديگران .
پارسا جان با تو موافقام.
ببخشید پیکوفسکی جان منظورم بود. :)
افراط و تفریطیم........!