«... ولی میدانم اگر بار دیگر به دنیا بیایم باز همین راه را انتخاب میکنم، گویی برای رنج کشیدن آمدهام. آدمها را آرزوهایشان میسوزاند...»
منم...
و یا شاید آدمها را آرزوهایشان گرم میکند چون بدون آرزو از سردی این دنیا یخ میکنند.
آدمها آرزوهايشان را می سوزانند!
..این آقا از کجا این قدر مطمئنه واقعاً؟
لحظاتی وجود دارد که رنج تو رنج او هم هست. در اين صورت هر دو محکوم به سوختن هستيد.
اگه فرض بگیریم انتخابی وجود داره !!!
یک سئوال
چرا اگر بار دیگر به دنیا بیایی باز هم همین راه را انتخاب میکنی؟
اختباری از خود نداری یا انکه انتخاب دیگری نمی شناسی؟
اگر در زندگی یک اصل را سراغاز رهایی بدانم
انهم
حرکت در جهت تغییر انچه امروز میکنم است
و دیگر انکه
بهتر بود گفته میشد بعضی ادمها را ارزوهایشان میسوزاند و بعضی هارا بارور میکند.
بستگی به ان دارد که ایا منتظر مینشنند که ارزوهایشان براورده شود یا انکه در جهت تحقق انها گام برمیدارند.
---------------
میرزا: این جمله فقط یک نقل قول بود، برو از آن معلم بازنشسته که سالها در مناطق محروم تدریس کرده بود بپرس
رنج تو آسايش ديگرى ست و آسايش تو رنج ديگرى... پس چه رنجي و چه آسايشي...