«...همهچیز همان طوری بود که تصور میکردم. تا حدودی بهتر. دژبان آن قدرها هم خبیث نبود. با یک خرما، دو پاکت سیگارم را ندید گرفت. گروهبان که آنجا رزمیار صدایش میکنند، آن قدر ها هم گوشتالو نبود. بند پوتین هم مهربانتر از تصورم درآمد.
میگویند نظر آقا را که در مورد دوران سربازی پرسیدهاند، فرموده که مَثلِ گوشی تلفن میگذرد. فقط اول و آخرش سخت است. و راست هم میگوید...»
سینایم
یعنی چی «سینایم»؟؟
------------
میرزا: خودت خوب میدانی.
واسه ما كه مثل هالتر گذشت!
ولي خب نصف خاطره هايي كه هيچوقت ممكن نيست يادم بره مال همون دوره س ... هر چند چند روزي بيشتر نيست كه تموم شده ... ولي خب دلم براي بعضياشون تنگ ميشه ... حتي سرتنگ گاسمي