چند نفری بودند قصد داشتند به غرب سفر کنند و ببینند و درک کنند. منتهی ایشان به جای آنکه رو به شمال بایستند رو به جنوب ایستادند و به چپ پیچیدند، رفتند به شرق. در شرق زرق و برقی نبود که شرقزده بشوند ولی دیدند چیزهای برای شناختن در شرق هست و شدند شرقشناس. بعدها برخی از ایشان در حاشیهی کتابهای قطورشان نوشتند گویا در غرب خبری نیست.
متشكرم....خيلي زيبا بود
نه شرقي نه غربي ، همان خورطوم جاري برقي ...