زمان را میشود کش داد دوست من، کافی است تو از یک سرش بگیری و من از سر دیگرش و بکشیم. آنوقت میفهمی روزهایم چگونه هستند.
اما گاهی این زمان بیشتر از دو سر دارد و نمیدانیم که کدام سر را بِکِشیم
دبش بود . هم اين هم اون لنگه هاي جوراب ...
سالي يه بار اينجارو مي بينما! نميدونم چه خاصيتي داره وبلاگت كه همش فراموش مي شه!
اين ايده ي خودت بود رفيق ؟
-------------
میرزا: نخیر، دویست نفری به این نتیجه رسیدیم.
ما که از سر ِ فيلتردار میکشيم. سر ديگه دود میشه میره هوا.
كاش اينطور مختار بوديم
احسنت