ماهیتابه کمی تاب برداشته است. درش رویش لق میخورد برای همین میگذارم بماند در تاریکی کابینت. شعله را کم میکنم و تکه کرهای که با چنگال جدا کردهام را میاندازم داخل ماهیتابه. وقتی با چنگال قوسی از کره برداشتم قاعدتاً باید همان مقدار برداشته باشم که با کارد همیشه برمیدارم، اوایل و اواخر قوس کمی تو رفتهاند ولی بجایش وسطش شکم دارد. تخممرغ اولی بد میشکند، زردهاش پخش میشود. دومی ولی درست سالم مینشیند. با همان چنگال حبابی که وسط ماهیتابه بلند میشود را میخوابانم. عجب دیوانهای هستم در حالیکه هوا خوب بود تمام روز نشستم خانه دویست صفحه کاغذ با انواع اقسام اراجیف ریاضی و گراف سیاه کردم و شب تازه فهمیدم سر جای اولم هستم. کمی نمک، کمی فلفل، شعله را خاموش میکنم.
براي اينكه نيمرو پخش و پلا نشه يك روشي را من بلدم. وسط يك دونه نون تست را خالي كن و در ماهيتابه بگذار بعد روش روغن مايع (يا روغن زيتون) بريز. تخم مرغ را وسطش بشكون. يك مدت كه گذشت با يك كف گير كلش را برگردون تا اونطرفش هم بپزد. مي توني نمك و فلفل و زردچوبه هم اضافه كني. به امتحانش مي ارزه! ;)
ولی من فکر می کنم مای تابه درست تر است که انگلیس اش هم اینطوری نوشته می شود: my taabe
نگفتم هر روز تخم مرغ مي خوري؟!!!
دیدی آقا زمان را نمی شود کش داد؟
حداقل چند انتگرال نامعين مي گرفتي آخر برادر.در ضمن خودت متنت را باز خواني كن .فقط يكي انسان ننر مي تواند چنين كند
------------
میرزا: عجب!
بايد برات آستين بالا بزنم..اينجوري نميشه :)