می‌گویم: سفید.
می‌گویی: چرا سفیدم؟
می‌گویم: چون پاک است، ساده است، مقدس است.
می‌گویم: نمی‌توانی این همه لبخند را در جیبت بگذاری، می‌روی پخششان می‌کنی بین آدم‌ها و فراموشت می‌شود برای خودت نگه داری.
نمی‌گویم بعد از شب‌‌ها سکوت به یادم آوردی احساس کنم، صدایم بلرزد.


نظرات:

درود
میرزا جان من با عرض معذرت چیزی نفهمیدم لطفا کمک


...


سلام

"می‌روی پخششان" آخر تركيب بود.


آنقدر سياهم كه سفيد شرمش ميشود از رسواييش.چارقد سياه به سر ميكشد و راه مي افتد.سياه سياه...



صفحه‌ی اول