ریسمان گزیده از مار سیاه سفید میترسد.
نابرده رنج گنج ميسر نمی شود.
ای بابا! متوجه نکته اش نشدم فکر کردم خود ضرب المثل را نوشتی گفتم. در واقع بايد می نوشتم با گنج رنج ميسر نمی شود.
گزیده از همه چیز می ترسد. نه رنگش توفیری می کند نه جنسش.
کاش مار سیاه سفید هم از چیزی میترسید. شاید هم میترسد که میگزد!
/
بسیار سپاسگزار لطفتان هستم میرزای عزیز. من هم به احترام کلاه از سر برداشتهام. :)
سرخوش باشید و پیروز امیدوارم.
منم موافقم!
ته كشيد، نه؟!
هر گردي كه گردو نميشه!
واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فقط اومدم ببینم این چه وبلاگی ِ که توی لینک دونی ِ بر و بچ همیشه پینگ است !
مطمئنا هیچ وقت مار و ریسمان از هم نمی ترسند.عاشق هم می شوند و یک عشق اتشین و تراژیک ایجاد می شود. البته جدیدا شنیده ام مار ها عاشق شلنگ ها می شوند.
مثل الضرب زيبايي بود!
آره من هم پنهان رو دوس داشتم. به خصوص پلان طولاني آخر جلوي مدرسه.
پس کو جوجهتيغی؟
خب ... شايدم مار از ريسمون سياه و سفيد كه قبلآ گزيده مي ترسه ... دوره زمونه عوض شده ..
ریسمان گزیده عاقل .