لای خمیازههایم و وزوز مأمور میفهمم کد ده رقمی میخواهد. من چه میدانم؟ حالا اصراری ندارم من را بشماری، بیخیال اخوی، اطلاع نداده بودند صبح کله سحر ساعت ده آدم را بیدار میکنید بعد عینهو نکیر منکر سین جیم میکنید. تازه مادر آن روز دلخور زنگ زده بود من هرچقدر گفتم بابا من یک پسر هم دارم باید او را هم بشمرید نشمردند که او را همانجا که هست میشمریم. خیلی دلخور بود، انگار برگه رسمی فراغت از خانه من را بهش دادهاند. این شمارش آنقدر مهم است که آرش درست وسط سپریشدنها بگوید امروز شمردنش و بعد واو نیشخند بزند که هنوز موفق نشدهاند بشمرندش. خوب حقیقتش اگر اینها میخواهد واو را بگیرند باید یک تیم ده نفره بفرستند پی این آوارهی سراب و تبریز و تهران و اردبیل و زنجان و سنندج و هزار دهات دیگر.
سلام
واقعا كه سركارند
البته چارهاي هم نيست
ياعلي
پس شمردنت؟
آقا اين واو چقدر شبيه به من است چون اصولاً هيچ کس علاقه ای ندارد من را بشمرد نه اينجايي را که زندگی می کنم محل مسکونی می دانند و نه اصولاً خودم هم می دانم آن موقع که بايد کسی را شمرد کی بايد کجا باشد و از کی بايد چی کار بکند که شمرده شود! پس بياييد همه با هم دستمان را بالا ببريم و بگوييم من را هم بشمريد!!
درود بر پيكوفسكي عزيز. مثل هميشه با تصوير سازي مناسب.
در اوج باشي
مرا هم نشمردند. الان خارجي محسوب ميشم. به نظرت كجا برم بهتره؟
شمردن مهمترين مساله روزگار است اخوي! اگه نشمريم پس چي كار كنيم؟ هان؟