دردی دارم که به هزار درمانش نمی‌دهم.
از یک تورکو

دم‌نوشت: مطمئن بودم این تکه را در فارسی به شعر هم داریم، جناب نق‌نقو لطف فرموده در کامنت‌دانی شعر را آورده.


نظرات:

من درد ترا زدست آسان ندهم
دل برنکنم زدوست تا جان ندهم
ازدوست به یادگاردردی دارم
کان درد به صد هزار درمان ندهم


آمدم همين( كان درد به صد هزار درمان ندهم) را بنويسم كه ديدم نق نقو پيش دستي فرموده..


جای درد و درمان عوض شده است. او دنیا را وارونه می بیند.


مرد را دردي اگر باشد خوشست
درد بي دردي علاجش آتشست


آلبوم يادگار دوست -- شهرام ناظري


عدم مدیریت در دانشکده ی مدیریت به بهای جان یکی از دانشجویان تمام شد


آقا قبول نیست من خواستم شعرو بنویسم این نق نقو زودتر نوشت!!!



صفحه‌ی اول