خوش است این روزها نازنین. با لرزش آرشهای میانه آهنگ چشمهایم را میبندم، با فقط یک خنده عاشق میشوم، با دیدن یک برگ زرد اشک در چشمانم جمع میشود، با چند کلمه گرم روزم را میگذرانم، با یک نگاه خوشحال میشوم، با لحظهای سرد دلم میگیرد. در جزئیات زندگی میکنم.
سلام.
مهدي اچ اي به دومين جديد رفت. اگه دوست داشتين لينک رُ درست کنين:
صفحه اصلي: mehdi-he.ws
روزنوشتها: blog.mehdi-he.ws
موزيک.بلاگ: s.mehdi-he.ws
ممنون.
جزئيات دوست داشتني اي داري
سخت است در همين جزييات زندگي كردن .من تاب نمي اورم اين تجربه را .
راست اش ما عمومن به کلیات فکر می کنیم اما عین شما در جزییات زنده گی می کنیم میرزاجان.
فکر میکنم زندگی همین باشد میرزا جان با نوشته های اخیرت وحشتناک تر از قبل حال کرده ام .
مثل این که تغییر واژه های لغت نامه راست راستی کار خودش را کرد! نوشته بودم: «دنيا هرگز به ساز قلم نمی رقصد». مجبورم بجای «هرگز» بنویسم «اغلب».
عالی بود..حرف دل مارا میزنی..
وتو میتوانی با کلمات اینگونه بازی کنی تا به دل بنشیند و من نمیتوانم...
عالی بود...
خام بدم، پخته شدم...
ارزش زندگی در همین جزئیات است!
ولی نمی دانم این چیست که نگارش شما را ایچنین متحول کرده است،هرچه هست،چیز خوبیست!
سلام
خيلي جالب مي نويسي ... آدم همش منتظره بعدشه .. اما بعدي هيچ ربطي به اين يكي نداره
قد میکشی ميرزا
سلام ميرزا
اي كاش مي شد اينجا هم به جاي كلمات از بوسه بهره برد
به خانه ي ما بيا