کسی یک زندگی اضافی نمی‌خواهد؟ این اواخر بازی درمی‌آورد پدرسوخته، ناز می‌کند، نمی‌سازد باهامان.


نظرات:

احتمالن صفرایش زده بالا...!


حالا چند مي دهي زندگيت را ؟


زندگي خودمان با خودمان نمي سازد چه رسد به زندگي ديگران!


خواستم بگم اگر خریدار داشتید، من هم فروشنده هستم! اما بعد دیدم نه! خوبه به جای یک زندگی دو تا داشته باشی...اونقدر گرفتار میشی که وقت توجه به ناملایماتش نمیمونه.. پس خریدارم! اگر هنوز موجود هست!!!!!


مال خودم تقدیم شما!


بفرست اینوری، ردیفش می کنیم!


دنبال اينم كه كتابام رو به دست خواننده و علاقمند واقعي شعر برسونم تا خونده بشم،

نقد بشم و براي كاراي بعديم از خواننده ها چيز ياد بگيرم .

هر كي اومد تو وبلاگم و اين نوشته رو خوند همونجا يه كامنت بزاره و بگه كه چه

راهي به ذهنش ميرسه كه چجوري كتاب رو به كسايي كه ميخوان برسونم.

هر كي هم كتاب رو خواست ، بگه...


سلام
همه تو زندگيه خودشون موندن چه برسه مال ديگران
ولي اگه بخواي عوض كني من حاضرم


مگه یک زاپاس هم در صندوق عقب دارید؟


پس دنبال همسفر بودی، نه همسفر ِ شمال.
آره؟
یه "تا" جا ننداختی اول جمله ت؟
نه؟
خب بروید جنوب!
خب؟
سکوت اگر نکرده بودی و زودتر اگر حرف شمال را پیش کشیده بودی، ناغافل به جنوب دعوتت نمی کرد.
ها؟
...
پدر زندگی ت سوخته، با "تو" بسازد؟!!
سوختن و ساختن؟
میرزا!
اواخر؟!!!!!!!!!!!

------------------
میرزا: حالا شما چرا می توپید به من؟ گمانم سوءتفاهمی رخ داده است. به پیر به پیغمبر این دو پست اخیر هیچ ربطی به جنس لطیف ندارد که شما این همه طرف می گیرید. دختر چنان سرمایی خورده است که نه شمال می آید نه جنوب و نه حوصله ساختن یا نساختن را دارد. من اهل کنایه و این حرفها نیستم، به خدا.


پس تكليف تخيل هامان چه مي شود ميرزا؟
هر روز نقابي و هر شب خودي و هر ...


ما توپيديم؟
ما توپ را شوت هم نميكنيم
و حتي فوت!
ما و توپيدن؟
به كي؟
ميرزا!؟
عمرا ً !
ما توپ كه ميبينيم ياد زمين ميافتيم و از زمين هم ياد زمان و زمانه و روزگار لامروت و ...
اصلا توپ دوست نداريم!
به گمان من هم همان : "سوء تفاهمي رخ داده!"
جنس لطيف؟
به مخيله ي خالي ام خطور هم نكرده بود!
طرف گرفتم؟
اي بابا ...
روستاي ما هم مثل شهر شما اسمش "کنایه" نیست.
اهل "کنایه" نیستیم به همان خدا.
نوشته بودید : زندگی ِ پدرسوخته؛
ما محض مزاح نوشتیم:
پدر زندگی تان سوخته، انتظار نداشته باشید بیاید با لباس عزا با شما بسازد؟
انتظار بعیدی ست.
...
ارادت داریم
همین
به خدا


زنده‌گی رو نمی‌دونم، ولی قطع ميای؟ يا دوبرگ قطع؟


گفت که برایم برقص... وقتی رقصم تمام شد خوابیده بود ...


اگه از پس همین یکی که دارم براومدم، باهات تماس میگیرم. یا بهت میگم باهاش چیکار کنی یا ازت میگیرمش. منتظر تماس من باش!



صفحه‌ی اول