‌الف می‌گوید ما ایرانی‌ها همه‌چیز را از آخر به اول تجربه می‌کنیم، اول پست‌مدرن می‌شویم، بعد مدرن و بعد سنتی.


نظرات:

اصلش هم همينه ديگه. وگرنه هر آدم ابلهي بلده كه اول سنتي باشه و بعد مدرن بشه و آخرش هم پست مدرن.
عيسي مسيح ميفرمايد: از راههاي نرويد كه همگان ميروند, در راهي قدم گذاريد كه روندگان آن كم است.


سلام
1. اين موضوع مهمي يه كه من به وبلاگ شما لينك دادم!!!!
2. من گفتم بهتره يه خرده مدرنيسم رو تجربه كنم اما وسطاش برگشتم و چسبيدم به همون طناب سنت. مي دونم آدم ترسويي هستم اما سنت بيشتر بهم اطمينان قلبي مي داد!!


ما چه چیزمون درسته که این یکی باشه؟ بیله دیگ , بیله چغندر


تازه مي فهميم كه هيچ گهي نيستيم ...
سلام ميرزا جونم


همه چیز را که نه ....

اما کلا اهل گذریم، هرچه باشد فرزندان عبور از بحرانیم میرزا.


آقا زیاد هم عجیب نیست...در مملکتی که اکثرا پیر زاده میشوند و بعد هنگام میانسالی جوانی میکنند و دوران پیری بچه میشوند باید هم در اجتماعیات و تفکر قهقهرایی سیر کنند...همین آقای احمدی نژاد را ببینید در دوران میانسالی عین جوانهای دو آتشه رفتار میکند انگار نه انگار وقار هم برای خودش خصلتی است...


البته گاهی هم میان بر می زنیم. مثل روزنامه داری مون. مثل همه ی دنیا با مطبوعات دولتی شروع کردیم ولی با همه ی دنیا آزادی مطبوعات رو تجربه نکردیم و یه پله پریدیم بالا و رسیدیم به روزنامه های تجاری.


البته من فكر نمي كنم در ايران ما اساسا چيزي را تجربه مي كنيم
تجربه معانايي دارد كه ما با ان اشنا نيستيم
ما حداقل در اين چند دهه اخير و بهتر است بگويم چند سده اخير، داريم چيزهايي رو قرقره مي كنيم


گمانم درست مي گويد!..


راست میگه!
پست آخر منم بی ربط به حرفت نبود عزیز!


اینو بهش میگن تاتی دموکراسی، اول میری آخر بعد یادت میاد اون اولشو تجربه نکردی، دوقدم برمیگردی الی آخر
صدسال اولش سخته بعدشم صد سال دومش الی آخر
الخ
تمت
فاتحه مع الصلوات



صفحه‌ی اول