سلام آقای چهارشنبه‌سوری
آقای چهارشنبه‌سوری ما شما را برگزار کردیم. یعنی حقیقتش شما خودت بودی، ولی ما هم بودیم. شاید این یک برگزاری پنجاه‌پنجاه از طرف ما و شما باشد. قضیه از آن فروشنده سمج پشت چراغ قرمز چهارراه بخارست شروع شد، از این چیزهایی که نور می‌دهند بهمان فروخت، سفینه؟ کوزه؟ چه می‌دانم. آقای چهارشنبه‌سوری! آن‌قدر امروز ما را منفجر کردند که گوش‌هایمان هنوز زنگ می‌زند. عوضش آتش‌بازی راه انداختند و انداختیم، حتی رکوردهایی جابجا کردیم که فقط به درد خودمان می‌خورد. حتی یک آتش پیدا کردیم که قیافه‌اش خوش بود و از رویش پریدیم و گفتیم زردی ما از او و سرخی او از ما، حالا حکمتش چیست ما هم نمی‌دانیم، ولی سنت چیز خوبی است آقا، سنت هویت است. آقای چهارشنبه‌سوری! آدم‌ها خوش‌شان می‌آید از خوشی و شلوغ پلوغ کردن، لابد خودت می‌دانی، به آن آدم‌هایی که دور آتش ایستاده بودند و هر از گاهی یکی جرات می‌کرد می‌رفت از روی آتش می‌پرید خوش می‌گذشت. این را هم می‌دانی که شما را باید با آدم‌ها برگزار کرد، تنهایی معنی ندارید. آقای چهارشنبه‌سوری! ما حتی آجیل چهارشنبه‌سوری هم داشتیم، کنارش چای لیمویی، البته این ربطی به شما ندارد.
راستی، یادمان رفت فالگوش بایستیم. خودت فالمان را بفرست.
ممنون آقای چهارشنبه‌سوری


نظرات:

سلا آميرزا
ما جهارشنبه سوري قاشق زني هم ميريم.شما چطور؟
ديشب يكي از خونه هايي كه رفتيم به جاي خوراكي تو كاسه ام گل يخ گذاشت!
شاد باشي (:


خوشمان آمد
لينكتان كرديم. اوم...


حمه من دلم پرايد هاچ بك مي خواد با يه علامت ! بايد بريم فرهنگ شهر . بعدش هم ايرداك. بعدش هم فروغي.
گند بزنند به اين تنهايي. حالا زمين و زمان بگويند خوشي. به خدا نه. من خيليها را كم دارم تا خوش باشم.


شادی تان پایدار و دلهاتان خوش!!
چه با آقای چهارشنبه سوری چه جز آن


اصولا مي گن زردي من از تو، سرخي تو از من ، شما بر عكس نوشتي ميرزا، شايد هم آوانگارد اومدي!!!

-------------
میرزا: در این تغییر زمین از من به ما و تو به او گویا اشتباهی رخ داده بود. اصلاح شد. البته الان مطمئن نیستم اشتباه از من بوده یا تغییر ضمیر.


من نمی دونستم چهارشنبه سوری هم آقاست...


آقاي چهارشنبه سوري مرسي از اينكه من را داخل آتش انداختي امسال و جلوي چشم از حدقه در آمده ملت اشك من را در اوردي


شايد هم خانم چهارشنبه سوري.


ما چهارشنبه سوري آينه ي سفره هفت سين رو مي خريم . امسال تنها رسمي كه بجا آوردم همين بود (:



صفحه‌ی اول