آرام‌آرام جمع‌ شدند کنار هم، ابری شدند سفید و بعد خاکستری و همان لحظه که اولین قطره گرد شد آن بالا که بیاید زمین کسی آن پایین گفت شکر.


نظرات:

اگه نميگفت چي ؟؟؟


يعني ممكن بود قطره برگرده سر جاش ؟؟؟


هوس بارون کردیم ، شدییییید !


شکر بخاطره بارونه درد بارونه غم بارونه محبت بارونه عشق بارونه ترس بارونه بلا بارونه افسوس بارونه شوق و بخاطره ...............؟


عكس هاي تور امسال :http://www.amirahmadian.com/Europe
و: http://picasaweb.google.com/siabarafs


بسيار زيبا بود


عين همين واقعه اينجا اتفاق افتاد با یک تفاوت کوچک: یک نفر گفت: لعنت بازهم بارون!


نه! از آن‌جایی که می‌روی در چهارتا پست پایین‌تر کامنت می‌گذاری، معلوم است که نه تنها به‌تر نشدی که هیچ بعید نیست این سندرم توهم کرگدنی، مسری هم باشد میرزاجان!
توضیح: سندرم توهم کرگدنی یا س. ت. ک بیماری است مربوط به سه عدد گربه که یکی‌شان اسم‌ش یک‌وری است و دوتای دیگر معمولن بی‌نام هستند و در مواقعی خودشان را به شکل گله‌ای صد و چهل و دوتایی کرگدن در حال عبور از بین میز و یخچال احساس می‌کنند.


كار اين ملت كه تنها شكر گوييست ...


عصر های بارونی بهارو هرگز برای قدم زدن از دست ندهید


جمع مي شود و مي شود گلوله اي ، گلوله اي كه نمگذارد نفس بكشي ، و اولين قطره كه گرد مي شود آن بالا كه بيايد پايين كسي ارام مي گويد : گره نكن عشق من ...


خیلی به دل نشست!
عالی!



صفحه‌ی اول