انتخابهای سرنوشتساز زندگی آنطور که نوشتهاند به اختیار نیست. شاید بگویند جبر، ولی این جبر هم نیست. حوزهی اختیار جای دیگری است. اختیار در حرکتهای ساده و ریز است، در آنچه که به چشم نمیآید، در روزمرگیها. نتیجه آن لحظات بحرانی را همین انتخابهای ساده تعیین میکنند، روال زندگی را هم.
اگه اتفاقهاي بزرگ و مهم زندگي نتيجهء انتخابهاي كوچيك باشن پس نه اون اتفاقها مهمن و نه اين تصميمها جزيي و ساده!
پس چيكار كنيم ميرزا، كه درستترين تصميم رو بگيريم؟!
من كه سوار شدم رو موج آب . . . نه اينكه تصميمي نگيرم . . . ولي خب . . .
"آیا حرکت بال پروانه در برزیل باعث به وجود آمدن گردبادهای عظیم در تکزاس می شود؟"
_عنوان مقاله ای از ادوارد لارنز (1972)
ميرزا تو رو خدا فونت نوشته هات رو عوض كن چشمامون در اومد.غالب قبلي بهتر بود.
---------------
میرزا: روی آن دکمه خط در سمت چپ کلیک بفرمایید.
سلام میرزای عزیز
طبق تحقیقات من شما فردی با سواد،تحصیل کرده، شبه فیلسوف، و فرنگ رفته هستید..آیا با من ازدواج می کنید؟
--------------
میرزا: دو نقطه دی
چه بگویم میرزا! زمانی راجع به این زیاد حرف زدم! این را من جبر نسبیتی اسم می گذارم.
احسنت
شايد يه كم بي ربط باشه ولي يادم به اين تيكه افتاد با اين چيزي كه نوشتي:
زندگي ادمها به ندرت ميتونه از بيخ و بن عوض بشه و وقتي كه اين فرصت پيش مياد ما ادمها مشغول كاهلي هاي شيرين خودمون باقي ميمونيم!
من به اختيار اعتقاد ندارم. يعني تا حالا نشده يه موجود مختار ببينم!