گه‌گاه فقط سیاه‌مشق نستعلیق، بی هیچ شعری، متنی. فقط ریتم و تکراری، بی هیچ نوایی که جان دهد ریتم را. فقط جملاتی خوش‌آهنگ، بی هیچ معنی و اشاره‌ای. فقط کاغذی سفید، بی هیچ نوشته‌ای سیاه. فقط فرم و ظاهر، بی هیچ محتوا و باطنی.


نظرات:

تا دلي نباشد و قلبي طپنده دستت به سوي كاغذ ، هرچند خالي دراز نميشود .


واه خاک به سرم آقای میرزا
برق سه فاز از کله ام پرید عکس هاتونو دیدم !!!
عکستون دقیقا ، یعنی تک تک اعضا و جوارح و همه چی ، دقیقا 180 درجه بر عکس اون چیزی بود که من از شما تصور کرده بودم !
زهره ترکوندم
یه هو نمیگید آدم عقده ای چیزی بشه ، بی هوا عکستون رو میزارید!
یه آمادگی چیزی قبلش بدین
مادر من قلبم ضعیفه !!؟


فقط گاهي؟


إه !! خوشنويس هم هستي و نگفته بودي؟ميشه ببينيم؟

------------------
میرزا: افسوس که خوشنویس نیستم.


سلام تازه وارد به میرزا پیکوفسکی.
انقدر که خاطره های رومزمره آدمهای سیاسی و نیمه سیاسی و بگو بشنو های آدمهای خیر ساز و نیمه خبر ساز رو خوندم دلم برای دست خط میرزایی تنگ شده بود.
شروع کردم تا ببینم چی میشه.


منم با سیاه مشق...من ی را دوست دارم.و نون را.و نوشتن مدام سین کشیده را.
گاهی هم دل ام می خواهد کم بنویسم."کم"
تصویر بی نظیری بود.


ظاهر چشم نواز ...


و تنها تصوير است كه مي‌ماند



صفحه‌ی اول