برای همه پیش میآید، میدانی که. گهگاه با یک یخچال همسفر میشوی در یک آسانسور، در حالیکه نه یخچال مال توست نه آسانسور، بعد در آن یک وجب جا که دماغت چسبیده به دیوار آسانسور، برای خودت میخندی تا وقتی کسی بیاید نجاتت دهد از دست یخچال. ولی تا کسی بیاید حین خنده چیزهای مهمی میفهمی. که همهچیز در اوج جدی بودن مضحک است، که روز و شبمان را به نخندیدن به چیزهای خندهدار میگذرانیم، که زندگی پر از گوشههای خندهدار است، کافی است پیدایشان کنی.
آره به قول مريم، آفرين...
دوست عزيز، از شما دعوت ميكنم در بحثي كه تويي وبلاگ درباره انجمن اسلامي نوشتم، شركت كنين و اگر نظري توي وبلاگتون نوشتين برام كامنت بذارين؛ خوشحال ميشم.
آره, زندگي پر از گوشه هاي خنده داره, اما خودش و ماهيتش يه گريه و يه ضجه است رفيق.
سلام محمد میرزای عزیز
من انگار می کردم که کلاسیک مدرن هایی امثال تو و آن چند نفر دیگر بسیار خشک و انعطاف ناپذیرید...ولی امروز جور دیگر می گویید....
بسی خنده شد.
راستی شهاب الدین که لینکش را برایت گذاشته بودم شنیدی؟..نظرت را میخواستم.
روحت شاد
------------------
میرزا: آخرین چیزی که به من بشود گفت خشک است به گمانم. شهاب الدین را هم گوش کردم، ترجیح می دهم صبر کنم سیر تکاملی شان را طی کنند و بعد گوش کنم امثال او را. تا آن موقع چیزهای زیادی دارم برای گوش کردن.
!!!!
کاش منم توی آسانسور با یه یخچال گیر کنم تا بفهمم زندگی چیز میز واسه خنده زیاد داره.!!
میرزا ،بخند تا دنیا بهت بخنده :))
به نظر من این خنده های تنهایی ،خیلی شیرینه.برای من زیاد اتفاق میافته!
يخچال فرنگيس كه تو خونه ي ما بود يادته؟ يك سال بهش خنديديم من و وحيد.
--------------
میرزا: حالا قرار است من و آرش یک سال به این بخندیم. همان یخچال تبریزش است فرستادندش اینجا.
اين هم اون قاصدكهايي كه خواستي:
http://i10.tinypic.com/61ks041.jpg
خوشبينانه است. نمي شود....
تو هم تاتو دوست داري؟
چرا يكي از موضوعات هزارتو رو نميذارن تاتو!
اون وقت من يه مقاله مينويسم كه نتونين برام پس اش بفرستين بگين به اندازه كافي راي به دست نياورد
(چشمك)
من ميدوني تاتوي كجا رو دوست دارم
سرت رو برگردون. تا جايي كه ميتوني شونه هات رو نگاه كن تا چشات سياهي بره
بعد همون نقطه هست پشت گردن! اونجا باب تاتو هست! دوتا ماهي تو هم!
يا روي انگشتي كه حلقه ميكنن توش. سراسرش!
:)
تو پيدا كردي به مام نشون بده !
میخنديم.
مي خواهم اين حرفهايت را هم قبول كنم. اما آنچه مسيح گفت (لينك وب سايت) نمي گذارد.
راستي، تو هم به بازي دعوت شده اي:
http://booyekhak.blogfa.com/post-225.aspx
آسان سور د دا.
:)))))
:)
آفرين