در ترکی آن طرف آرارات، آرامش میشود حضور.
توي فارسي چي؟
ولي هر حضوري كه آرامش نمياره!
یعنی مقابلست یا مکمل است ؟
+
آن طرف حضور می شود ظهور :)
سلام بر روح پر فتوحت ای محمد میرزا
من نمی دانم چرا این کامنت گذاران درگاه تو اینقدر قلمبه سلمبه پیام می گذارند.البته می دانم چرا!..بیچاره ها فکر می کنند این جملات قصار تو خیلی پیچیدگی های تو در تو دارد.غافل از اینکه بسیار جملات نرم و بدون عمقی هستند.این را از من قبول کنید.منی که او را از نزدیک می رواید!
ای وای بر من نادان
ای وای
در لحجه ی یزدی حضور ، وضو شنیده می شه
اما حضور گفته می شه.
به میرزا هم می گویند
مرزا
merza
----------------
مرزا: این وضو شنیده شدنش تصادف جالبی است.
بخوانید و حال کنید
http://www.efn.org/~dredmond/Hamletmachine.PDF
جالب بود!
نوشتهء کتابت عالی بود
اين "من" راست گفت . چرا همه فكر ميكنن اينجا توسط حافظ آپديت ميشه؟
ميرزا مارو گذاشتي كنار نه؟!
من درست نفهميدم: یعنی لفظ «آرامش» را میگویند و به کار میژنند با معنای «حضور»؟
---------------
میرزا: نه حضور را به کار می برند با معنای آرامش.
پس لابد چيزیست در همان مایههای «جمعیّت»ی که -اگر اشتباه نکنم- افغانیها و تاجیکها میگویند و مینویسند، با همان معنای آرامش؛ مانند «حضور»ِ آنور ِ آراراتیها.
و وقتي حضوري نيست تو هم ارام نداري ...