اینجا آسمان آبی‌تر از همه‌جاست، تپه‌هایش هم سبزتر. طلوع آفتاب را می‌شود به‌جای آپارتمان‌ها از افق مزرعه‌ها دید. حتی اینجا بز هم هست. هر از گاهی شیر محلی پیدا می‌کنیم، خوش‌شانس باشیم سرشیر هم. فقط اگر این جناب سروان خروس‌خوان با لگد بیدارمان نمی‌کرد برای صبح‌گاه، زندگی عالی بود.


نظرات:

هميشه چيزي كم است .


اینا که گفتی واقعا این قدر عالیند؟


سلام میرزا
اوضاع بر وفق مراده؟حتما" هست که میل چک نمی کنی!!!
همین که می نویسی یعنی خوبی.
خدارو شکر


اینجا خیلی قشنگه.مثل عروسکی که حتی وقتی دستش رو هم گم می کنی اما همچنان صورتش و دیدنش قشنگه و البته که نه دست اینجا گم شده نه...سفیدی محض.مطلقه و تردید رو به تعویق می ندازه


سلام
اينجا فقط يك صحافي كم دارد
شايد هم يك چسب
شاد باشيد


اي عرش كبريايي چيه پس تو سرت ... كي با ما راه مي آيي ؟ جون مادرت ... هميشه براي ما يك سنگ هست . شايد چون لنگ مي زنيم !!


بز هست , شير هست , حتي سرشير هم هست ....و انگار سروان خروس خوان مي شود سوزن بر حباب تمام اين ها ...


گلت را زير حباب گذاشته اي و رفته اي...فكر كرده اي بائو باب ها رهايت مي كنند...


حالا زندگي چيه؟
متمايل به عالي؟


سلام، تا به حال تنها می خواندم. پیام نوشتن برای ام سخت است اما خوابت را دیدم... شاد بودی!



صفحه‌ی اول