یک روز معمولی که از صبح نشد و نمیشود و نیامده است و دیر شده است و غیره. آنقدر معمولی که تا عصر آماده میشوی دندانهای اولین کسی که حرف مربوط یا نامربوط بزند را بریزی در حلقومش. میروم فرودگاه پیشواز پسر عمهام، چهار پنج ماهی است تنها دوست دوران کودکیام ندیدهام. شروع میکنم به غرغر کردن از روز و او هم مینالد از همهچیز. وقتی میخواهد از ماشین پیاده شود یادم میافتد بپرسم «جنسیت بچه مشخص شد؟» چشمانش میخندد، صدایش شادترین صدای دنیاست، آنقدر شاد که تمام آن روز معمولی یادم میرود «نمیدانی؟ دختره، دختر...»
دخترررررررر؟اخه اين هم خوشحالي داره تو رو خدا؟
مبارك باشد شاديش...
يكي مي گفت هركس بچه اش دختر بشود خدا خيلي دوست مي داردش. مبارك باشد.
خوب معلومه ... كيه كه از داشتن يه دختر اونم وقتي مالكيت نسبيش رو بهش ميدن شاد نميشه؟
اصولا دختر ها واقعا رحمت هستن ... يه جورايي مثل بارون ...
اخ مزه مي ده يه روز بي حوصله با يك كلمه حرف عوض بشه. قدمش مبارك
انتظار. لبخند. عشق.
از الان معلوم است که چه خانم کوچولویی هست؟؟؟
یاد زنان کوچک افتادم
خدا كنه واسه دومي هم اگه دختر شد همين قئر خوشحال بشه مي دوني اين روزا تا دو نشه بازي نشه.
از كي مخابراتيا سيم كشي مي كنن؟
شايد از وقتي كه ايرانسل اومده!
راستي به دختر خانوم نو رسيده هم تسليت عرض مي كنم. به جاي خوبي تشريف نياورده .
دختر يعني مادر ... منشا يك فرهنگ
یعنی تا آن لحظه یادش نبود که باید خوشحال باشد؟! جلّآلخالق!
زنگ خطر برای ميرزا به صدا در آمده محمد!
اين قضيه جنسيت بچه ..اصلا خوبه دوجنسه بياد
هه ! باید ببینی خود دختره وقتی بزرگ شد از دختر بودنش همین قدر خوشحال میشه که باباش الآن خوشحال شده ؟
يك مو فرفريه لپ قرمزيه چشم آبيه بور هم نصيب تو باشد
آمين