شمشیر عیان است، دشنه نهان. گویی یکی دلاورمردی است و آنیکی زبونی. ولی این سربازت میکند، آن یکی امپراتور.
دنياييست ... قلمي نهان و خطي عيان... صدايت مي كنيم ميرزا!
در هر مسلك كه باشي عاقبت سرت را به باد ميدهي!
يا چنان نماي كه باشي يا چنان باش كه نمايي!
و زمین پر از امپراطور های ک.چک است و پرتر از مقبره سربازان بزرگ
طاقت اين همه مرگ در دنيا را ندارم. خودكشي ميكنم.
عالی بود!
خوب بود. انگار هر چی بهتر می نویسی کمتر نظر می گیری. و انگار این قاعده است
عالي بود.
آماده لينكيم.
ترجيح مي دهم نه شمشير داشته باشم نه دشنه....
تا بوده همین بوده
میرزا
مثل اینکه شما تازه از فرنگ آمده اید؟
Very Clever. Well done, Mirza
امپراتور به عصا نيازمندتر است تا دشنه. در ضمن به گمان من براي دشنه دلاوري بيش تري نياز هست تا شمشير.
--------------
میرزا: این کامنتی در خور دشنه بود.
كداميك را بايد انتخاب كرد؟ من نه سرباز مي شوم ونه امپراطور. من آدم كوچكي مي شوم روي كره ي خاكي كه كارهايم را به آرامي انجام ميدهد. از كشتار نفرت دارم.