آدم‌های من آنجا بودند، خیلی‌هایشان همان‌جا نشسته بودند، بعضی‌شان شاید آن دانشکده، آن دانشگاه، آن شهر نبودند. ولی آدم‌هایم تنهایم نگذاشته بودند. آن‌ها شاید نمی‌دانستند حضورشان چقدر دلگرم می‌کرد، من سعی کردم بدانند. امروز روز خوبی بود، روزی که همه‌ی آدم‌هایم درش حضور داشتند.


نظرات:

دون كورلئونه كه نيستيد ؟!...آدمهايش دانشگاه نمي رفتند تازه !....


مستقل از وضعيت، به پيش سرگرد!


خيلي وقت هست كه از اين روزها ندارم!


تبريكات حه مه جان. من را هم جزو آدمهايت حساب كن هر چند آنجا نبودم.


با درود
وبلاگتون عالی و کارتون ستودنیه. خوشحال میشم حضور سبزتون و نظرات آموزنده خودتون رو از وبلاگ هم آوا دریغ نکنید. چشم انتظارتون هستم. پیروز باشید


داشتی سرد میشدی خوشحالم که این آدمها جایی گرمت کردن


یک عالم آدم هم هستند ..اینجا ...که ندیدیشان..اما آدم های تو اند...


و این تعبیری است از خوشبختی .


خوب است كه اين ادم ها هستند.....


سربازتم پيش مرگ نمي خواي
بگو ديشب چه خبر بوده كه ما همه كنار هم جمع شده بوديم اي دل غافل
به سلامتي روزهاي خوبت


فارغ التحصيل؟
-----------------
میرزا: بله.


آهان.... یعنی شاگردان شما آدمهایتان هستند ؟!...



صفحه‌ی اول