میرزا خلیل.... پر...

خيلي حركت ها معموليه به نظر ميرسن ولي در واقع نهههههههههه....شما هم ميرزا خليل !

میرزا جان
پیشنهاد می کنم اسمت را برا همیشه عوض کنی
میرزا خلیل خودمانی تر از میرزا پیکوفسکی است.

پاکدل

خليل باشي تكا نت ميدهند ميشوي جليل
البته گفته جهارم

خليل كه باشي براي جمع كردن كارتني نياز نيست و براي پريدن هواپيما

میرزا جان
جان تو و دشت بزرگی که به کوه میرسد، اگر رفتی و فهمیدی به ما هم بخبران رفتن یعنی چه؟

:-)

خب ، این جا ها یی که ماها را توی خودش جا می دهد این جوری هاست دیگر!
ما که جا نمی زنیم می زنیم؟
..
..
..
این چه خبر چه خبر که دم به دم از لب مان می کشد پر... بزن بیا هواخوری رفیق!

خليل يعني ميخاي تنهام بذاري بري
هر جا بري ميام تو برام فرا تر از اسمي

ميرزا جان
زماني از يك آشنايي شنيدم كه مي گفت "هميشه مي گويند آسمان همه جا همين رنگ ولي به نظر من زمينش فرق مي كنه" حالا وقتي رسيدي اونجا به ما بگو چطوري يه. آيا همين طوري كه اين بنده خدا مي گفت

سلام میرزا....
احوال؟؟؟ نامیست بس زیبا اما... آن خلیلی که من عظمتش را درک کردم(و نه حتی با چشم هم ندیدم) فراتر از این است که شبی نامش به سر کسی بزند...نه بی گمان تو آن خلیل نیست منظورت...
امیدوارم اگر حتی خلیلی دیگر فقط صرف همین نام شوی باز هم همینگونه بمانی...شناختی از تو ندارم اما.... اندیشه هایت گواه پاکی روحت است...پس بکوش روحت را با اسامی نا شناس آلوده نکنی.... من تنها بخاطر آن خلیل برایت گفتم....دعا میکنم قدری مثل آن خلیل شوی...آمین

در آتش رو ،در آتش رو، در آتشدان ما خوش رو
که آتش با خلیل ما کند رسم گلستانی

کجا می روید شما، آقای دوست، آقای خلیل، آقای خوش ذوق؟ آیا خیلی دور؟ یادم می آید که همیشه خندان دیدمتان. آیا دیوار پر از عکستان را هم با خود می برید؟

همه ي اين ها كه گفتي نشانه هاي خوبيست از سفري كه به بازگشت مي انجامد ، گرچه ترس از غربت نداري !
خب مسافر ،
تو را به خداي خليل سپارديم !

p.s.
اين رفيق پاكدلت را قبل از رفتن ببر دكتر، لطفا