خفه کردی با یگانه و دوگانه و چندگانه و همین خاکی را بگیر رو جلو، نرسیده به هرگزآباد زیر ابر اطلسی. از این به بعد گانه بی گانه، فقط بیگانه و بیگانه.
باشه از این به بعد گونه. از گونه ای که بهش میگن لُپ.
نه، نه، نه!
اجازه بدهيد هنوز به يگانهگى دلبسته باشيم. حتى اگر حقيقتى در خود نداشته باشد، اميد كه دارد، جوانى كه دارد...
ربطى نداشت؟! به بىگانهگىمان ببخشيد D:
ولی انگار هنوز به طور کامل خفه نشدی ....
بیگانه بودن به از بدگانه و بدگونه بودن.
بي تو و همسفر تو .
واقعن که بی همگان به سر شود:دی!
میرزا ،
این بی دقتی گاه و بیگاه تو
بعضی وقتها مأیوسم می کند.
لطفاً کمی دقت کن.
ما یگانه و چندگانه نداریم.
فقط دوگانه ، سه گانه و چهارگانه داریم.
پاکدل
--------------------
میرزا: یعنی چه؟ چرا نداریم؟
میرزا این روزها اینگونه ام ببین:
انبوه غم حریم و حرمت خود را
از دست داده است
دیریست هیچ كار ندارم...
تازه رفتي سر اصل مطلب اخوي.