خط خواب است. آهنگ آرام آرام بیدارش میکند، گرمش میکند. کمی بعد دیگر راست نیست، تاب برداشته است به پهلو، شاخه داده است، شاخههایی پیچیده به خود با گلهای ریز. روی کاغذ جشنی در جریان است.
رویش هندسی دوس دارم
نه با آجر ولی
alan daghighan dus daram bedunam chi tu zehnet bude ke in ro neveshti!
تو با کلمه ، می نوازی، تصویر می کنی و تسخیر.
از کدام کندو؟
میرزای دوست داشتنی من! فکر نمی کنی که زیادی از روزمرگی ها می نویسی، زیادی غرق روزمرگی شدی، زیادی روزمرگی معنای کل پیدا کرده واست؟
سلامممم میرزاوراستی کتاب نامه های جلال وسیسمسن رو خوندی؟جالبه
-------
میرزا: دارمش، هنوز نخواندم.
طفلي كلمه...گل نمي شود انگار...
زیبا!
بسیار زیبا بود. چند وقتی است که میهمان شمایم. با اجازه لینکتان می دهم.
آفرين به اين نگاه كه نسبتها و رويش ها را خوب پيدا مي كند ! خوشم مي آيد كه همه چيز در نگاه تو جان مي گيرد و رشد ميكند و تو مي توانياين تغييرات را به ما نشان بدهي !
از آنيتا چه خبر ، انگار اين روزها بدجوري در خودش فرو رفته ....
نت می نویسید ؟....
جنگی در میان است ، میان کلمات تا نشان بدهند خود را به تو ، تا بمانند در حافظه تو ... و تو آرامی ، لذت میبری از این جدال شیرین ... و حالا تو تنها نیستی !
ميرزا هوا اينجا خيلي اعصاب ميزند و اوسگلمان كرده ... چرا به نظرت ؟ خفه شديم از اين همه آفتاب . آيا اآقاي ال نينو يا هر چه كه هست آنجا پيدايش نميشود .. فقط مال ما جهان سومي هاست . يعني فقط آسمان روي سر جهان سومي ها پاره شده و وارونگي هوا و ما و علما و دختر همسايه و ... اينها خشك خشك مال ماست ! . خلاصه دهنمان آسفالت ؟