بر زمینه یکنواخت سفید زندگی چند قطره رنگ؛ قطره‌ها پخش می‌شوند آرام آرام، هم را می‌پوشانند، جان می‌گیرند. انگار آسمان را به زمین آورده‌اند، دریا را به خاک کشانده‌اند، جان را به تن. بر این زمینه پست و بلند آبی چند خط بی‌صدا. خط‌هایی که قوس دارند و نه قزح، کمی روشن‌تر از دریا و شاخه می‌دهند، می‌پیچند به هم، تاب می‌خورند به هم. نقاش دست‌ از کار کشیده است، دنیایش را آرامشی در برگرفته.


نظرات:

یه یه چه زیباااااا


طرح نو مبارک جناب میرزا !
قشنگه!
ذوق داره توش!


دوست گرامی و هنرمند گرانقدر، سایت رسمی فرهاد نامی و فرزاد نامی با افتخار شما را به قدم نهادن در این سایت دعوت می کند. در صورت تمایل به تبادل لینک لطفا اطلاع دهید. در ضمن برای ارسال پیام های باارزشتان از صفحه ی دفتر مهمان استفاده نمائید.
پاینده باشید همچنانکه امید آینده اید.
www.fnami.org


میرزا این رنگ آبی عجب زیباست...یا بعد از این همه بی‌رنگی این‌جا جلوه کرده؟


آرامش خالص است آسمانت میرزا ... شاید کمی شادی قاطی اش ... من را یاد زمینه ای از بچگی هایم می اندازد که الان یادم نمی آید چیست ...


i like this corner!


آبی آسمانی ست کمی مایل به فیروزه ای، آرام از کنار نیلی گذشته نه آنطور که مواظب باشد به ش نخورد، به لاجوردی هم چندان بی میل نیست...
زیبا ست


استاد بزرگم، ميرزاي كبير،
چه تاسفي از اين بالاتر كه جعبه محقر مراسلات اين بنده، به زيارت نفسي از آن بزرگوار هنوز نائل نيامده.

ارادت به اعلي درجه
كمترين
من.


نو نوار شدي ميرزا


بالاخره آرام گرفتی ...


راستی مشکل از کوکی های اینترنت بود ، حک نشده بودم


Quelle jolie page!!! bon courageux!!!!


این خط ها همچین بی صدا هم نیستند میرزا، برای من که مثل بلبل دارن می خونن، مثل دلشدگان


آبی شدی میرزا؟ می دونی من هر روز به اینجا سر می زنم؟ توام بیا. این دفعه قرمزم نه آبی. بایه درد.


آقا زشت شده چقده , سادگی پیشین را یاد باد ,,,


اين مطلبات اينقدر جالبن هر كاريم به سايتت كني بازم خوشكله مبارك باشه


اگربااين کارا به آرامش دلخواهت می رسی ، پس عشق است. رنگ رنگ است ،‌مائيم که به آنها معنی می دهيم


چه مهربون شده وبلاگت...


چه ساده ی آبی پیچ دار قشنگی!


با سلام وعرض ادب خدمت شما هم وطن عزيز.براستي چرا بعضي از رسانه ها هدف اصلي خود رافراموش كرده به جاي اطلاع رساني صحيح وايجاد وحدت وارامش در كشور به دنبال ايجاد تفرقه و نفرتي كاذب بين ايرانيان هستند؟
چرا مسئولين اين نوع رسانه ها فكر مي كنند حقيقت فقط نزد ايشان است و ايشان تنها كاشفان حقيقتند و در سراسر ايران بهتر از ايشان هيچ فرد دگر انديشي قادر به درك حقيقت نيست و بنابر اين حق بيان ودفاع از خود را ندارد؟
آيا يك بهائي با مطالعه تهمت هاي روزنامه حق ندارد در ان رسانه حرفي بزند ودفاعي را بنويسد ؟
چرا اين نوع رسانه ها قسمتي از صفحه خويش را به گفتمان اختصاص نمي دهند تا ديگر انديشمندان نيزدر ان صفحه به دفاع از نظرات واتهامات بپردازد كه اولا اين گفتمان نشاني باشد بر ازادي ودوم اينكه مردم بهتر حقيقت راتشخيص بدهند.
ايا اين عمل زشت يعني دروغ پراكني تقرقه افكني وايجاد اشوب در يك كشور اسلامي جرم نيست ؟
وچرا رسانه ها نسبت به تهمت هائي كه به جامعه بهائي مي زنند نبايد به قوه قضائيه پاسخگو باشند؟
با راه اندازي وبلاگ ناقص خود سعي دارم پاسخي هرچند مختصروساده به آن اتهامات نخ نما شده رسانه ها بدهم ودر واقع اين فاصله را كمتر كنم . لطفا بي هيج پيش داوري، مطالب وب را مطالعه بفرمائيد منتظر نظر و راهنمائي هاي شما مي مانم
http://jooyya.blogfa.com/



صفحه‌ی اول