خدا برداشت ابد را چسباند به ازل، پیپ‌اش را چاق کرد و رفت پیاده‌روی.
نظرات:
همچين بنظر نمي آيد كه از اين وصلت بدشان آمده باشد .
میرزا به سلامت باشند.صدای گرم و لهجه تان گو یی ستارخان و باقرخان را در نظرمان بیاد آورد. در تاکسی شنیدیم.
این پيپ که گفتیتد مارا یاد خودمان انداخت.اهالی سلام دارند.
ایول... ایول... کلی خنده حاصل شد. کیفور شدیم و مبتهج.
و دستور بیگ بنگی جدید را صادر کرد برای انفصال ابد و ازل. با آتش زحل پیپ ها بهتر چاق می شوند انگار
باد سرد تبریز ما را یاد شما می اندازد میرزا. علی الخصوص موقعی که بادش سوز دارد
سر این ریسمان را هم دنبال خود میکشد؟
ازل را به ابد چسباند ، اما پیپ نداشت ، حال پیاده روی هم همینطور ...
...و دیگر نیازی ندید بر گردد
رفت، تا «ابد»...
خدا کند دیگر برنگردد.
به دور باد. این طوری که ما این وسط له می شویم! یا نکند که ما الان داریم در خطای قضیه زندگی می کنیم؟
بعد که برگردد به فکر سرگرمی خونباری خواهد افتاد