گمانم حین چیدن آجرهای این دیوار یک ردیف جا انداختهام.
میرزا جان !
"از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند" دلم از دست هر چه در و دیواره، خونه.
چه جوري بالا رفته اين ديوار ؟ اساسا آجر اگر زيرش خالي باشد كه بالا نمي ماند ! گرفتي ميرزا ؟
mirzaye aziz chi daran ina ke inghadr be delammineshinand?
می توانی به من بگویی چرا "چیدن" در جمله ی " من یک گل چیدم " با جمله ی " من آجرهای این دیوار را چیدم " معنای متضاد می دهد؟
میلاد مسیح و عید غدیر خم مبارکت باشه میرزا. آجرا رو قاطی پاتی چیدم یا نه؟
هی رنج مگر اجری؟ منم دلم میخواست یه ردیف رنج رو جا مینداختم
شك زيبايي است!
چرا همچین فکری می کنی؟
شاید شما قد کشیدین رفتین اونورا خودتون خبر ندارین !... دیوار تقصیری نداره !...
شاید شما قد کشیدین رفتین اونورا خودتون خبر ندارین !... دیوار تقصیری نداره !...
شما اگر کتابی از این سبک نوشته ها بنویسی من اولین نفرم که می خرم!